ایلیا «میم» کیست؟

  1. معرفی
  2. آموزگار بزرگ تفکر
  3. آثار توقیف شده

Ostad-Iliyaایلیا رام الله در میان پیروان خود و در نقاط مختلف دنیا به اسم‏های مختلفی شناخته شده است... ظاهر او شباهتی به افراد مذهبی ندارد و خود مؤکداً گفته است که مذهبی و متشرع نیست . وی در باره دین و مذهب آموزش نمی دهد و به سوالات شرعی نیز پاسخ نمی گوید اما با این وجود اکثر تعلیمات او در راستای احیاء معنویت الهی و معرفت باطنی است....

ادامه مطلب

 

Peyman Fattahi- Elia Ramollah 1علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است... درواقع می‏توان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روش‏های دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین‏ کننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا می‏گذارد. از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمی‏خوریم که به نوعی می‏تواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد...

ادامه مطلب

 

 

تا سال 1386 حجم متون تعلیمی او به بیش از 4000 صفحه رسید که در قالب 40 عنوان کتاب گردآوری شده بود. به جز کتاب «جریان هدایت الهی» که حاوی مجموعه سخنرانیهای ایلیا «میم» در سن 23 سالگی است -و در سال 77 با تدوین یکی از شاگردان وی چاپ شد- کلیه کتب تعلیمی وی تحت توقیف دایره ادیان و مذاهب اطلاعات بوده و اجازه انتشار ندارند.فهرستی از مکتوبات تعلیمی استاد ایلیا «میم» که تا سن 33 سالگی از ایشان در دست است عبارتند از ...

ادامه مطلب

 

قصار روز

Category تعالیم معنوی خواندن 5074 دفعه

آمادگی پرواز

تعلیمات معلم الهی در گام اول، تنها برای بیدار شدن از خواب است. در اولین گام از سه گام رهایی، معلم الهی سعی می‌کند چشمان ما را بینا و گوش‌هایمان را شنوا کند. او ما را به سوی درک و مشاهدهٔ کامل، هدایت می‌کند. در مرحلهٔ اول او به ما می‌فهماند که چیزی نمی‌دانیم و همهٔ حرکات، اندیشه‌ها، اعمال و حالات‌مان اشتباه و مخرب است و موجب مرگ و نابودی می‌شود. به این ترتیب، او ما را برای تسلیم و پذیرش کامل، آماده می‌کند. برای دریافت اسرار الهی که در گام دوم است،
در نخستین، هدایت‌کننده سعی در نابود کردن توهّمات و رؤیاهای خوب و بد ما دارد. او در صدد است که بناهای کفرآمیز ذهنی ما را نابود و منهدم کند. او قصد دارد کاخی عظیم بسازد، بنابراین زمین خالی لازم است. به همین دلیل او می‌خواهد از میان بردارد هر آنچه را که تا کنون ساخته و پرداخته‌ایم. می‌خواهد بشکند همهٔ بت‌های زندگی ما را. این اولین قسمت مأموریت اوست. پس به قدرت عشق و با شمشیر آگاهی به منیّت ما، به خودخواهی‌ها و خودبینی‌های مان حمله می‌کند. اگر از میدان فرار نکنیم، قطعاً همهٔ منیّت ما را نابود می‌کند.
در شروع روند بازگشت به خداوند، معلم الهی، با نور الهی خود ذهن ما را روشن می‌کند و نوری به ما می‌بخشد. این به خود ما بستگی دارد که آن را حفظ کنیم و یا از دست بدهیم...
در ابتدا استاد حق سعی در متوقف کردن فرد دارد. او می‌خواهد در قدم اول ما را، زندگی ما را، کلیهٔ افعال و حرکات ما را برای لحظه‌ای متوقف کند تا مسیر و نوع حرکتمان را در قدم دوم تغییر دهد. اما هادی الهی برای ما هیچ کاری نمی‌کند، مگر آن که واقعاً بخواهیم و پذیرای او باشیم. خداوند به انسان اختیار داده است. بنابراین استاد حق این اختیار را از کسی سلب نمی‌کند. او تنها کسانی را هدایت می‌کند که خود را به او بسپارند. تسلیم او و در دسترسش باشند. شاید به هزاران نفر تعلیم دهد اما از این هزاران نفر شاید یکی گام اول را طی کند. او هدایت می‌کند، اما تنها کسی هدایت می‌شود که با همهٔ وجودش گوش بسپارد. تنها کسی نجات می‌یابد، که عمل کند، ندای او را پاسخ گوید و اشاره‌اش را دریابد.
در مرحلهٔ اول تعالیم حق، معلم الهی دست خود را به سوی ما دراز می‌کند. اگر دست او را گرفتیم و دست در دست شدیم، گام اول را پیموده‌ایم. در گام دوم، او ما را در جهان‌های اسرار حق هدایت می‌کند. اما جز عاشقان و خداپیشگان، سایرین دست استاد را رها می‌کنند. این در تاریخ حرکت‌های نجات‌بخش معنوی به وضوح دیده می‌شود. اگر دست او را رها کردیم، او دیگر مجاز نیست برای ما کاری کند. این اجازه را قانون الهی از او سلب کرده است.
در مقطع اولِ بازگشت به خداوند و ظهور الهی، معلم الهی به ما پیامی می‌دهد. اگر پیام او را شنیدیم و معنایش را دریافتیم، از جا بر می‌خیزیم و به دنبالش روان می‌شویم که این دومین قدم است. مرحلهٔ اول تعالیم هادی الهی این است که او جهل و نادانیمان را، ضعف و محدودیتمان را، فساد و بیماریمان را، منیّت و خودپرستی‌مان را، انحراف و گمراهیمان را، باطن این ظاهر زندگی را نشانمان می‌دهد. این، هدف آموزش معلم در گام اول است.
اگر وضعیت نابود کنندهٔ کنونی را مشاهده کردیم و فهمیدیم، خود به خود تسلیم و پذیرا هستیم، زیرا نه نظری داریم و نه قضاوتی. نه چیزی می‌دانیم و نه چیزی می‌خواهیم. بنابراین هیچ مقاومتی وجود ندارد. به این ترتیب اسرار حق بر ما فاش می‌شود. زیرا دیگر شایسته هستیم، خطری نیست. زیرا از منیّت دست کشیده‌ایم. محرمیم، چون حرم الهی گشته‌ایم، در محراب دیگر خبری از شیطان نیست...

ادامه دارد

آخرین ویرایش در یکشنبه, 17 فروردين 1393 ساعت 00:44

موارد مرتبط

نظر دهید

0