ببینید و بشنوید
در هر لحظه خود را بشناسید و بر خود آگاه باشید. این اولین گام در خودشناسی است.
ببینید که دارید چکار میکنید؟ چه میگویید؟ چگونه رفتار میکنید؟ در این لحظه که هستید و چه هستید؟ دارید به کجا میروید؟...
به معنای اندیشهها، رفتار و گفتار خود به دقت توجه کنید و مفهومشان را دریابید. هر چه عمیقتر توجه کنید، شگفتزدهتر و متعجبتر میشوید و بیاراده ندا در میدهید که: «وای بر من»
و این، «وای بر من» نجاتبخش است. زیرا ناشی از آگاهی شما بر نقصها، زیانها و اشتباهات است. این آگاهی هدایتکننده و گشاینده است...
دایماً مراقب اعمال (گفتار، اندیشهها، رفتار و ارتباطات) خود باشید. خود بر اعمال خویش ناظر باشید و لحظهای از این نظارت غفلت نکنید. این راه پیشرفت دایمی و مسیر تکامل و تعالی است.
ذهن میبایست پویا و فعال باشد. هر لحظه باید سؤالی داشته باشد. والّا به خواب میرود و خام و فاسد میشود. باید سؤال کند و به این پرسشها ادامه دهد. تا روزی که به جوابی دست یابد که پاسخ همهٔ سؤالات است. (سرّالاسرار- حقیقت)...
به معنا، به لحن و چگونگی رفتار و کلمات خود واقف شوید. زیرا مرگ و زندگی و شکست و پیروزی، در کلام (و اندیشهی) شماست. ببینید که چه میگویید؟ چگونه میگویید؟ چرا میگویید؟ آیا ظاهر و باطن کلامتان یکی است؟ باطن کلامتان چقدر با ظاهر آن تفاوت دارد؟ چه نقصها و اشتباهاتی در گفتار و نحوهٔ تکلم شما وجود دارد؟...
با رفتارها و اندیشهها نیز همین کار را بکنید. از معناهایشان، از تأثیرات و عواقبشان، از تعاضات و دوگانگیهایشان، از سمت و جهتشان، از میزان برخورداری از منیّت شیطانی یا الهیشان و غیره آگاه و با خبر شوید...
خود را در آینهٔ دیگران ببینید. در روابط و برخوردهای خود تعمیق کنید. آنگاه میبینید که همهٔ موجودات و همهٔ مردم بسان آینهای هستند که چهرهتان را به شما نشان میدهند. خود را در آینه ببینید و آنگاه اصلاح کنید و زیبا شوید...
میخواهید خود سازی کنید. این بدان معناست که آنقدر حساس بودهاید که درک میکنید زشت هستید. حالا میخواهید زیبا شوید. فهمیدهاید که ضعیف و ناتوان هستید اما میخواهید بزرگ و توانا باشید. تاریکی زندگی خود را به اندازههای مختلف تجربه کردهاید، حالا نور میخواهید و نورانیّت. خوب به این دلیل است که خودسازی و خودشناسی نسبتاً برایتان ارزش دارد. حاضرید از زمان و نیروی خود برای آن استفاده کنید.
یک فرد زشت چگونه میتواند زیبا شود؟ فرد ضعیف چگونه میتواند توانا گردد؟ اول کاریکه باید کرد این است که زشتیهای خود را کشف کنید و نقاط ضعف خود را دریابید.
و این کشف و دریافت، تنها با تفکر و مشاهده حاصل میشود. باید از خود بیرون بیایید تا بتوانید خود را مشاهده کنید، از زوایای مختلف به خود نگاه کنید. همهٔ وجود خود را مورد بررسی و مشاهده قرار دهید. به زندگی روزمرهٔ خود ادامه دهید امّا این بار، عنصری دیگر را به روند زندگی خود اضافه کنید، آگاهی و هوشیاری را. با ذهنی پویا، کنجکاو و بینا زندگی کنید نه با ذهنی بیمار، فاسد و خفته. زندگی با ذهن فاسد و در خواب، مرگ میآورد نه رستگاری و جاودانگی...
هوشیاری و مشاهده، اعمال را تعالی میبخشد، هدایت میکند و به نقطهٔ تکامل سوق میدهد. آن فهمیکه از نظارهٔ زندگی (اعمال) حاصل میشود، خود منشأ تغییرات و دگرگونیهای مثبت است...
معنای همه چیز را دریابید. به همهٔ ابعاد زندگی نگاه کنید. به خودتان، به خداوندتان و ارتباطی که با او دارید، به اطرافتان و اینکه چه تأثیری بر شما دارند و چه اثری از شما میپذیرند. به گذشته و وقایع آن و اینکه چه نکات و درسهایی در آن است. به آینده و این که اندیشهها و نقشههای شما برای آن چقدر درست، واقعی و باارزش است... مهمتر از هر چیزی درک و مشاهدهٔ ارتباطی است که با خالق و پروردگار خود دارید. در ارتباط با او چکار میکنید؟ از مواظبت و نظارت بر تسلیم و خداپرستی خود هرگز غفلت نکنید...
این مشاهده، نور الهی را به سوی چشمانتان جذب میکند. ذهن را روشن، گوش را شنوا و چشمها را بینا میکند. تا به حال تنها ظاهراً زنده بودهاید. امروز سعی کنید که واقعاً زنده باشید. بعد از این، زندگی کردن را بیاموزید. فرق است بین کسی که زنده است و آن که زندگی میکند. و همچنین بین آن که گمان میبرد که زنده است و آن که واقعاً زنده است...
ادامه دارد
نظر دهید