تمرین زندگی
“خداوند متعال، هستی را هست کرد تا آشکار شود. پس چنین شد. ”
و چرا ما زندهایم و چرا زندگی میکنیم؟ اگر در هستی تنها اوست که هست، پس هدفی هم جز هدف او نیست، اگر هست توهّم است و خیال باطل...
همان طور که هدف همهٔ مخلوقات هستی اینست که باشند هر آنچه هستند و آشکار کنند حقیقت خود را، هدف انسان نیز همین است. این همان رشد و شکوفایی تا نقطهٔ کمال و اتصال به لایتناهی و بیکرانگی است.
“پیوستن به او تنها در ظهور اوست و ظهورش در بازگشت و نزدیکی به او. ”
این را محور اساسی و خط مشی اصلی زندگی خود قرار دهید. حقیقت و جوهر زندگی را دریابید و تجربه کنید. جز این، تنها در اوهام تاریک و غمانگیز زندگی خواهید زیست...
به دنبال انواع گوناگون اعمال، تمرینات، بازیها و مشغولیتهای مخرّب و گرفتارکننده نگردید. عمل و تمرین اساسی را بگیرید و آن را تا دسترسی بر او تداوم ببخشید و بر انجام آن محکم و استوار بمانید. امّا این تذکر را جز انسانهای بیدار و فهمیده نمیشنوند...
هر کسی برای ره یافتن به خداوند و وصل به نامحدود، دیدگاهی دارد. برخی از این نظرات معروفترند. حرکات عجیب و غریب، رفتارهای بی سر و ته، مراسم و تشریفات مضحک و غیره از این دستهاند. امّا اینها راه خدا نیست. راه خدا روشن و نورانی است. در نهایت پیچیدگی، ساده و بیتزویر است. در اوج عظمت و بلندی در دسترس همگان است...
نظر چه کسی دربارهٔ راه و روش زندگی انسان صحیح و درست است؟ خالق آسمانها و زمین، انسان را و جهان را آفرید و برای آنان هدفی مقرّر داشت. او بر همهٔ اسرار آفرینش آگاه است. گذشته، حال و آینده را خود رقم زده و آن را میداند. پس تنها اوست که میداند، انسان چگونه به هدف حقیقی خود نایل میگردد. اوست که راه بازگشت به خود را میداند. میخواهد آشکار شود، خود بهتر از هر کسی راه ظهور خود را میداند...
باید طبق نقشه و برنامهٔ او عمل کرد. اگر بخواهید از چند برنامه و از دیدگاه چند نفر استفاده کنید قطعاً از مسیر اصلی منحرف میشوید. پس باید تنها به او گوش بسپاریم و از تعلیمات او پیروی کنیم، و او از طریق روح، منتخبین و کتاب خود تعلیم میدهد...
محور اصلی و خط مشی اساسی طرح الهی و نقشهٔ کیهانی چیست؟
آشکاری عشق به خداوند، که کلید اصلی آن تسلیم محض است. زیرا عشق وقتی میآید که “من” و سایههای “من”، نباشد. شاهرگ “من”، خواست و ارادهٔ شخصی است پس اگر خواستهای از خود نداشته باشیم و اراده و نظر ما، اراده و نظر الهی باشد، آنگاه عشق ورزیدن آغاز میگردد. غوغا میکند. ظاهر میشود و در این فوران نور، خداوند است که آشکار میشود و این ماییم که به او بازگشتهایم.
اینجاست که تمرینات و اعمال اصلی ما برای زندگی متعالی و ورود به هستی الهی معلوم میشود. مهمترین و اساسیترین کاری که برای شادی پروردگار، برای خود و همنوعانمان و کل هستی میتوانیم انجام دهیم همانا عشق ورزیدن است. خط اصلی زندگی خوب و رو به آسمان اینست که با خداوند رابطهای عاشقانه داشته باشیم. عاشق در ارتباط با معشوق خود چگونه عمل میکند، همانگونه باشیم و همان طور عمل و زندگی کنیم. اولین نشانهٔ عاشق تسلیم است. تسلیمی با تمام وجود... ادامه دارد
منبع: جریان هدایت الهی
نظر دهید