تعالیم نور و تاریکی
هر آموزشی که به نزدیک شدن به خداوند، درک بیشتر حضور الهی و توجه بیشتر به خداوند منجر شود، هدایت روح الهی است. آموزش روح خدا، بیدار و هوشیارکننده است. نابودکنندهٔ خودخواهی و منیت است. ماهیت آموزش روح الهی، عشق و از خود گذشتگی است. دوست داشتن و محبت است. توحید و یگانگی خداوند از نشانههای بارز آموزش روح خداست...
تعالیم روح خداوند، صرفاً واژه نیست، تنها به یکی از جنبههای ذهن انسان تعلیم نمیدهد. اگر واژه است واژهای پر از آگاهی و معرفت است. هر دو سوی ذهن و کلیت آن را با هم و در تعادل کامل، آموزش میدهد. هم با واژه تعلیم میدهد، هم با شهود و در این دو، عشق به خداوند جاری است...
همهٔ تعالیم مقدّس حق، به نحوی دربارهٔ او آموزش میدهند. در این آموزشها هدف، وسیله و راه، اوست. ماهیت تکتک تعالیم حق و لحظه به لحظهٔ آموزش به هر نحوی خداوند متعال است.
جهت آموزشها، خشنودی و رضایت خالق هستی و پروردگار است نه منیت و نفس شیطانی...
امّا آموزشهای شیطانی، به هر شکلی سعی در فراموشی و بیتوجهی به خداوند، دوری از او، نارضایی و ناخشنودی او دارد. شیطان با آموزش خود، به شدّت در تقویت خودپرستی تلاش میکند. آموزش شیطان، ذهن را تاریکتر و خامتر کرده و آن را در خواب عمیقتری فرو میبرد.
جهت تعالیمش، ارضای خواستهها و تمایلات شخصی و خودخواهانه است. شیطان، کینه و تنفر را به شکلهای مختلف تبلیغ و منتشر میکند. آموزش شیطانی به عناوین مختلف میخواهد نشان بدهد که خداوند، که قدرت هستی و علت همه چیز (و..). است، یگانه سرچشمهٔ هستی نیست بلکه نیروهای مختلف، علل متعدد و سرچشمههای متفاوتی را در هستی معرفی کرده و نشان میدهد. تعلیمات شیطانی بر تفرقه، جدایی و فاصله استوارند...
شیطان بیشتر از طریق واژههای خالی از آگاهی، به وسیله برداشتها، شرطیشدگیها و محدودیتها تعلیم میدهد. آموزش او، تعلیم واژههای پوچ و توخالی است. یک قسمت از ذهن را پرورش میدهد آن هم رشدی منفی، و نه مثبت و رو به بالا. بنابراین ذهن، نامتعادل شده و حالت طبیعی خود را از دست میدهد و به این ترتیب فاسد شده و از کار میافتد. این همان “حجاب اکبر” است. علمی که به انحراف و دوری از خداوند منجر میشود نه به هدایت...
تعلیم شیطان به آزار رساندن، به تجاوز به حقوق انسانها و موجودات دیگر، و تعالیم روح الهی به خدمت، محبت، هماهنگی، وحدت و آگاهی بیشتر میانجامد...
شیطان در مسیر تعالیم خود راههای مختلف و وسایل گوناگون را مینمایاند، ماهیت چیزها را “مختلف و متفاوت” نشان میدهد نه “بر ماهیت یگانهٔ الهی”.
آموزش شیطان، تکبّر (خودبینی)، حرص، طمع و دروغ را موجب میشود. روح پاک خداوند، تواضع و فروتنی، قناعت و راستی را پرورش میدهد...
اندیشه و احساسی که از حضور الهی، از آگاهی متعالی خالی باشد، مخرّب و فاسدکننده است و این وسیلهٔ خوبی است برای دست یافتن شیطان به مقاصد پلید خویش. اگر دانهای بیمغز و پوک را در زمینی بکارید، تنها وقت و نیروی خود را هدر دادهاید. به همین ترتیب، اگر علم و دانش - واژهها، اندیشهها (و..). - خالی از نور و آگاهی را فراگیرید، نتیجهٔ آن آلودگی بیشتر، اسارت، فساد و انحراف بیشتر است...
البته سرچشمهٔ آموزش روح خداوند و شیطان یکی است و همان خداوند دانا و تواناست. منتها خداوند هر کسی را به واسطهٔ نیات و اندیشههایش هدایت میکند. اگر اندیشهها پاک، نورانی و متعالی باشند، خداوند تو را از طریق روح پاک خود به سوی سرچشمهٔ نور و پاکی و مقام متعالی هدایت میکند و اگر اندیشهات پلید، تاریک، فاسد و پست باشد تو را به سوی پستی، پلیدی، تاریکی و رنج و عذاب هدایت میکند. قضیه به همین سادگی است...
“قسم به نفس و آن که آن را به نکویی آفرید و او که زشتکاریها و نیکوکاریهایش را به آن الهام میکند. ”
منبع: کتاب جریان هدایت الهی

علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است... درواقع میتوان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روشهای دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین کننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا میگذارد. از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمیخوریم که به نوعی میتواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد...








نظر دهید