آرام باشید
... هردم او بر شما عاشق است، ای کاش میدیدید. هر دم او شما را به سوی خود میخواند، ایکاش میشنیدید...
او وجود خود را بر شما بخشیده امّا نمیدانید. آرامش نابی که حتّی در فکرتان نمیگنجد، آن شادی بیحدّ، آن سرور ابدی، آن لذتی که حتّی طاقت لحظهای از آن را ندارید، آن زیباییهای مسحورکننده، همه در وجود شماست. اینها همه در وجود خداوند است. آن وجودی که به شما بخشیده...
ای بیخبران، روح، روح خداوند در وجود شماست. روح خود را دریابید. با او مأنوس شوید و در او زندگی کنید. در آن شاد باشید و آرام شوید...
چرا ایستادهاید، به دور خود میگردید، منتظر چه هستید؟ راهی نیست، رستگاری همینجاست، هم اینک خوشبختی پیش روی شماست. عشق اینجاست، او در وجود شماست، کافی است به آن نگاهی کنید تا ابد وجودتان از شعلههای عشق خواهد سوخت. چه لذتی برتر از سوختن؟ چه آرامشی برتر از فنا شدن؟ و کدام شادی برتر از یگانگی؟ وصلی نیست زیرا او با شما یگانه است. از او جدا نیستید، حتّی لحظهای اندک، حتّی ذرّهای ناچیز. افسوس که آگاه نیستید. پردههای جهل را پاره کنید تا ببینید، دیدنی که جانتان را به پرواز درمیآورد. دیدنی که از خود بیخودتان میکند و آنگاه تا ابد از خود جَستهاید...
درِ آسمانها گشوده است وارد شوید، خانهٔ شما در آنجاست. آنچه در پی آنید در آنجاست. در آنجا هر چه بخواهید مهیاست. ملکوت الهی مشتاق شماست، به پرواز در آیید. این زمین سرد است، این زمین تاریک است، رهایش کنید...
آرام باشید، اگر به خداوند ایمان دارید؛ و اگر آرام نیستید بدانید که از ایمان تهی گشتهاید. ایمان بیاورید، از ایمان، وجودتان روشن و نورانی میشود. نور ایمان، قلبتان را آرام میکند. نور ایمان، تاریکیهای وجودتان را روشن میکند. این ایمان، از آن برتر و گرامیتر نخواهید یافت...
آرام باشید، آنگاه که میدانید همه چیز به دست اوست و او بر شما مهربان و بخشنده.
آرام باشید تا روح خداوند با شما سخن گوید. کدام آوا و موسیقی را به آن تشبیه میتوان کرد...
آرام باشید تا قدرت خداوند را در خود بیابید. آرام باشید، بینیاز از هر چیز زیرا خداوند بینیاز است و خداوند در روح شماست.
قلبهایتان را به روی او بگشایید آنگاه آرام خواهید شد. آرام باشید، مگر جز اینست که سرچشمهٔ آرامش، خداوند است، او در وجودتان همیشه حاضر است.
آن آرامشی که مست و بیخودتان میکند، شادی را در وجودتان جاری میسازد جز آرامش الهی نیست...
روحتان آرام نیست زیرا به سوی معشوق خود نمیرود، روح میخواهد بازگردد به آنجا که از آن آمده، تا باز نگردد آرام نمیگیرد. آرام باشید زیرا کسی هست که به شما عشق میورزد و شما را به سوی خود فرا میخواند...
منبع: کتاب جریان هدایت الهی
نظر دهید