استاد ایلیا از زبان خودش
مطالبي كه در ادامه مي آيد، گزيده اي از سخنان ايليا «ميم» مي باشد كه در يك جلسه نيمه خصوصي در پاييز سال 1385 بيان شده است.(1)
«من يك انسان معمولي هستم نه معجزه گر هستم نه فوق بشر و نه كمتر از انسان. نه قديس هستم و نه حتي آنطور كه مي گويند مذهبي و باتقوي. نه روحاني ام، نه زاهد، نه مرجع و نه مراد... در اين زمان ادعاهاي وحدانيت، نبوت و امامت از جانب هر كسي باطل است...
هيچ چيزي در من حلول نكرده و من هم در كسي حلول نكرده ام. هر چيزي كه درباره يك انسان طبيعي صادق است درباره من هم هست. موهوماتي كه درباره ام مي گويند مردود است، چه آنهايي كه بيش از حد مرا بزرگ مي كند و چه آنهايي كه بيش از حد كوچك. مثل همه، من هم بارها گناه كرده ام و از خطر گناه و نفسانيات و وسوسه ها بر حذر نبوده و نيستم...
مي گويند دعاي من مستجاب است اما هر كسي كه به واقع دعا كند دعايش مستجاب مي شود، اين قول مكرر خداست. دعا به ايمان مستجاب مي شود...
من نه غيب دان هستم و نه دانشم را از غيب آورده ام. از كودكي به تفكر و تحقيق و مشاهده مشغول بوده ام و غالباً از همين راه آموخته ام. از همان كودكي تحقيق و تفكر درباره مفاهيم قرآني و كتب مقدس مرا به سوي خود مي كشيد. خواندن كتاب مقدس چيز هايي را در روح تو زنده مي كند كه از هيچ طريق ديگري زنده نمي شوند… در نوجواني با بعضي از بزرگان علوم باطني و حيطه روحي برخورد داشتم... و اينگونه بود كه پس از مدتي، با اتكاء به كلام خداوند و از بطن آن، به ابداع و استخراج فنون و هنرهاي ماورائي پرداختم و آنچه را يافتم به اندكي آموزش دادم...
يادم نمي آيد كه هرگز معجزه اي از من سر زده باشد، اگر هم اتفاقات عجيبي در اين سالها افتاده مربوط به شخص من نيست و اگر مواردي از اعمال غير عادي مربوط به شخص بوده كاريست كه از هر انساني با دانستن روش و دانش آن بر مي آيد و ارتباطي به معجزه يا سحر يا چيزهاي مشابه ندارد...
ميگويند من هر كاري را ميتوانم انجام دهم ولي من تنها كاري را انجام ميدهم كه مجاز به انجام آنم... گاهي چيزهايي ميگويند كه من نگفته و نميگويم. ميگويند من همه چيز را ميدانم اما واقعيت آن است كه من تنها از چيزهايي باخبرم كه بايد... من تسليم و خدمتگزار خدا هستم و اين را هويت اصلي خودم مي دانم. اين تمام نيت و سعي من است...
تعليماتي كه به شما دادهام درباره هيچ دين و فرقهاي نيست. يافتم و ديدم و آموختم و به شما تعليم دادم. اين نه درباره شريعت است نه طريقت. من بصراحت اعلام كردهام كه معلم دين و مذهب نيستم. روحاني هيچ يك از اديان هم نيستم. من در خانواده اي غير مذهبي به دنيا آمدم و به دليل علاقه به ناشناختگي و ناشناخته زيستن هرگز نگذاشتم كه ايشان يا آشنايان ديگر شناخت واضحي درباره ام داشته باشند و بلكه متاسفانه از شناخت آشفته و متناقض آنان درباره خودم ناراحت نبودم. از دوازده سالگي خانواده من به دوستان من بدل شدند... هرگز از مواد مخدر، مشروبات الكلي، سيگار و چيزهاي مشابه استفاده نكرده ام. هرگز نام خدا و كلام خدا را به دروغ آلوده نكرده ام و نه ديگران را نيز به آن وا داشته ام. من مثل همه مي خورم، مي خوابم، مريض مي شوم، مي خندم، گريه مي كنم، و همه كارهاي مشابه. از كودكي تا امروز با بيش از يك دختر دوست بوده ام... مي گويند من هرگز مطالعه نكرده ام اما من سالها قرآن، كتب مقدس و احاديث را مطالعه كرده ام و گاهي نيز كتاب هاي ديگر را...
اميدوارم خود اين حرفها ديدگاه دوستان و دشمنان را روشن تر كند و به توهم بيشتر منجر نشود...
من به دنبال مريد نيستم و مريد و مرادبازيهاي مرسوم را خطا ميدانم... من قصد ندارم كسي را به خود وابسته كنم و هرگز نيز به بيعدالتي دست نخواهم زد. بارها گفته ام كه اگر به شخصِ معلم تسليم شويم دچار انحراف شدهايم، ميبايست پذيراي تعاليم او باشيم. يعني ارزش شخصي او در نزد ما به دليل جرياني باشد كه حامل آن است نه اينكه ارزش و عظمت تعاليمش به دليل شخص او باشد. در حالت اول ما خداپرستيم و در حالت دوم انسانپرست يا به بياني خودپرست. تسليم فرديت يك انسان بودن، تصوير ديگري از خودپرستي و شيطانپرستي است، اين شكلي از كفر و بتپرستي است... تنها و تنها از خداوند متعال، پروردگار زنده و حاضر پيروي كنيد. تابع حق باشيد. حق واضح و روشن است و باطل تاريك و مغشوش... مهم نيست كه من كيستم يا ديگري كيست. هيچ كس جز خداوند مهم نيست و مهمترين كار، شناخت اوست پس در همين تلاش كنيد. مهمترين كار، جلال خداوند و آشكاري حضور اوست؛ پس به مهمترين كار مشغول شويد كه غير از اين هر كاري بيارزش و نابودكننده است...
ارزش هر انسان به اندازه شعور اوست و انسان در پشت كلام خويش پنهان است. اين را امير مومنان علي (ع) مي فرمايد، پس آنچه ديگران درباره انسان مي گويند نمي تواند مبنا باشد مگر شعور او و كلام او و محصول و ميوه او كه مسيحا فرمود: درخت را به ميوه اش مي شناسند».
(1) برگرفته از بيانيه گروه تحقيق و مستند ساز ی ياسين. زمستان 1385
نظر دهید