روشهای تعلیم او
تعلیمات او مستقیماً درباره زندگی است و طی آن، عموماً به احیاء جریان زندگی باطنی و بازیابی روح و نور درونی (روحیافتگی و نوریافتگی) میپردازد. او بر بیداری کامل و همه جانبه تأکید دارد و بیداری معنوی را به تنهایی ناکافی و ناقص میشمارد. بیداری جسم و روح، ذهن و قلب و نیز بیداری تاریخی، مذهبی، معنوی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از جمله ابعاد بیداری متعالی مورد نظر اوست. بعضی اوقات آموزشهای او با پیچیدگی فوقالعادهای توأم میشود و فرمی ریاضیوار و کاملاً منطقی به خود میگیرد. بعضی اوقات هم قلب و حس افراد مخاطب اوست و کاملاً حسی و قلبی آموزش میدهد. گاهی هم مستقیماً و صریحاً با روح افراد میگوید. هرگاه قلب افراد را هدف قرار میدهد، بسیار ساده اما همراه با جریانی به شدت حسی تعلیم میدهد. وقتی مقصودش ذهن و تفکر شنونده است آموزش به سمت عقلانیت و پیچیدگی منطقی میرود. از نظر او تعلیم به روح در سکوت و خاموشی میسر است.
تعلیمات او برای اکثر افراد، با تجربهای از حضور جذاب و اسراری همراه است و گاهی حیرت و خیرگی از جمله نتایجی است که به کرّات در دریافتکنندگان تعلیم مشاهده شده است. یکی از مسائلی که برخی از مستمعان از آن سخن گفتهاند این است که در حضور او از نوعی روشنایی و نور برخوردار میشوند که بسیار حمایتبخش و امیدوارکننده است اما پس از خروج از حضور او این نور به تدریج رو به کاهش میگذارد. او برای حل این مسئله اشاره کرده است که باید نور را منتشر کرد تا بر شدت آن افزوده شود.
از نظر او تغییر در شعور[1] ، تغییر زندگی است و پایدارترین تغییرات در دگرگونی خودآگاهی و بینش و در اندازه دریافت حضور الهی و تجربه عشق الهی است. او این را ماندگارترین تغییرات میداند.
یکی از بارزترین ویژگیهای او قدرت و تسلطش در تفهیم و آگاه کردن و ایجاد تغییر و جابجایی در بینش و هوشیاری افراد مورد نظرش است. تغییراتی که ممکن است موقتی یا دائمی باشند. او با قدرت تمام، ذهن افراد مورد نظر خود را روشن و نورانی یا قلب آنها را به شور و شوق وامیدارد و البته ظرفیت و آمادگی افراد در این دریافتها نقشی تعیینکننده دارد زیرا همیشه تعلیم زنده متناسب با تعلیمگیرنده است. به همین دلیل ممکن است بعضیها از حیرت و دریافتهای عجیب خود بگویند و البته عده ای از این تغییرات اظهار بیخبری می کنند. او پیروان خود را به دیدن و شنیدن دعوت میکند. گاهی با حرکات و اشارات و همچنین با کارهایی که به افراد واگذار میکند، به آنان آموزش میدهد.
بعضی از افراد از طرق باطنی تعلیم او سخن میگویند. بعضی معتقدند با بیاد آوردن تجربه های تعلیمی بارها به احساسات و اندیشههای هدایتکننده دست یافتهاند. بعضی از آموزش دیدن مکرر خود در رؤیا حرف میزنند تا حدی که گزارشهای زیادی که میتوان آنها را به چند جلد کتاب تبدیل کرد، از این آموزشهای در رؤیا جمعآوری شده اما او آموزشهای رؤیا را مختص خود افراد دانسته و آنرا برای سایرین کاملاً معتبر نمیداند...
زندگی او و زندگی کردن با او تعلیم است. او با همه وجود خود آموزش میدهد. واژهها و سکوت، نگاه و اشارات و حالات و رفتار او سرشار از جریان آگاهی است. گاهی او بجای سخن گفتن، با عمل خود تعلیم میدهد. سکوت او، اغلب، اوج آموزش است.
گاهی در برابر شاگردان به آینهای بدل میشود و با رفتار خودش چهره واقعیشان را به آنان نشان میدهد. از این طریق فرد به وضوح زشتیها و زیباییهای خود را میبیند. زندگی با او پیشبینیناپذیر و حیرتانگیز است. در هر لحظه آن وقوع هر حادثهای ممکن است و بعید نیست. او بر جریان زندگی که جریان حقیقت است، به عنوان بهترین معلّم تأکید دارد و پیروان خود را به این نوع آموزش دعوت میکند.
[1] - از دیدگاه او شعور انواع گوناگونى دارد.
نظر دهید