علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است... درواقع میتوان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روش‌های دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین کننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا میگذارد. از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمیخوریم که به نوعی میتواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد...
فیتوبیوفیزیک
از آن‌جایی که بیماری‌های بشر در عصر فعلی دامنه‌اش گسترده شده و مثل یک قارچ سمی این دامنه در حال وسیع‌تر شدن است، بالطبع انواع و اقسام روش‌های درمان‌گری هم وارد میدان شده‌اند. ما با این طرز فکرها، با این سبک زندگی و با این ندانم کاری‌ها و ... کار را به جایی رسانده‌ایم که بعضی از درمانگران برای درمان ما راه‌های بسیاری باید کشف و ابداع کنند. مثلاً باید به سراغ گیاهان نایابی بروند، که تنها ۱۲ روز در سال جمع‌آوری و برداشت آنها امکان‌پذیر است و ... تازه بعد از کلی تلاش شبانه‌روزی عصاره‌ای را به ما بدهند تا بلکه از شر بیماری نجات‌مان دهند. فیتوبیوفیزیک یکی از این راه‌های درمانی جدید است که البته برگرفته از همان شیوه‌های کهن است که بازیابی شده است. به معرفی این نوع درمان‌گری می‌پردازیم.
همه این موضوع را که ذهن انسان از طریق پالس‌های الکتریکی پیام‌هایی را به تمام نقاط بدن ارسال می‌کند می‌دانیم ولی شاید همه ندانند که تمام اعضا و ارگان‌ها یا بهتر بگوییم همه سلول‌های بدن در فرکانس خاص خود رزُنانس می‌کنند. این فرکانس خاص، طول موج خاصی دارد. در نتیجه رنگ خاصی را از خود ساطع می‌کند. مثلاً یک دهان سالم و یک دندان سالم با طول موج ۴۳۵ نانومتر رزنانس خود را به رنگ نیلی نمایش می‌دهد. البته وقتی همین دندان نیلی رنگ خراب شود دیگر نور نیلی از خود ساطع نمی‌کند و بسته به میزان خرابی و ورود باکتری‌ها رنگش متفاوت می‌شود.
پروفسور «دیانا موسوپ» بنیان‌گذار مؤسسه فیتوبیوفیزیک از همین اطلاعات برای درمان بیماری‌های مختلف استفاده می‌کند. فیتوبیوفیزیک روشی برای بازگرداندن هارمونی و تعادل به بدن از طریق فرمول گیاهانی که طول موج‌شان با طول موج آن عضو بیمار هماهنگی دارد می‌باشد. در فیتوبیوفیزیک مدارات الکتریکی بدن در حالت تعادل قرار می‌گیرند.
طبق آخرین تحقیقات پزشکی انجام شده فرکانس باکتری‌ها و نسوج و بافت‌های بیمار بدن با فرکانس اعضای سالم بدن متفاوت است؛ در نتیجه این دو با طول موج‌های متفاوت در طیف فرکانسی، رنگ‌های متفاوتی را هم از خود ساطع می‌کنند.
در فیتوبیوفیزیک با استفاده از ۲۰ فرمول گیاهی که در شرایط خاص و با گیاهان خاصی تهیه شده، اسانسی تهیه می‌کنند. این اسانس بصورت قرص‌های بعضاً مکیدنی تهیه می‌شود که روکش آنها هم از گیاهان و درختان نایاب است. شایان ذکر است گیاهانی که برای تهیه اسانس از آنها استفاده می‌شود تنها ۱۲ روز در سال، زمانی که ماه کامل است جمع‌آوری می‌شوند. سپس در آب خالص زیر نور خورشید قرار می‌گیرند. حافظة آب ارتعاشات گیاه را در خود ذخیره می‌کند. سپس ارتعاشات این اسانس توسط دستگاهی تقویت می‌شود تا در فرکانس الکتریکی خاصی با عضو بیمار رزنانس ایجاد کند تا بتواند کلیه صدمات و عوامل بی‌نظمی یا هرگونه زخم و جراحتی را اعم از روانی، ذهنی، روحی برطرف نماید.
شاید بگویید فرق فیتوبیوفیزیک و گیاه درمانی چیست؟ در فیتوبیوفیزیک گفته می‌شود که باکتری‌ها با ویروس‌ها متفاوتند. ویروس‌ها را نمی‌توان با دارو درمان کرد زیرا برعکس باکتری‌ها، ویروس‌ها توسط نیروی میدان الکتریکی وارد بدن می‌شوند و با میدان الکتریکی بدن تداخل ایجاد می‌نمایند. فیتوبیوفیزیک قصد مقابله با ویروس‌ها را دارد. فیتوبیوفیزیک قصد دارد از طریق به تعادل رساندن میدان الکتریکی علت و معلول بیماری را با هم از بین ببرد حال آن‌که در گیاه درمانی قضیه بدین شکل نیست.
در حال حاضر حدود ۱۲۰۰ طبیب و پزشک در زمینه فیتوبیوفیزیک مشغول درمان‌گری هستند. آنها با استفاده از گالوانومتر جریان الکتریکی عضو یا نسوج و غدد بیمار را اندازه‌گیری می‌کنند و در همان محدودة فرکانسی و ارتعاشی تجویز می‌نمایند. تاکنون قرص‌های ارائه شده حالت اعتیادآور نداشته و اثرات جانبی را به جای نگذاشته‌اند یا حداقل چیزی در این‌باره گزارش نشده است.
ترجمه و تألیف: ت. پ
منبع: نشریه علوم باطنی (شماره‌های ۷ و ۸)
نظر دهید