شیطان در همین نزدیکی است
اخطار!
شیطان در همین نزدیکی است
مراقب باشید! شیطان در کمین نیست! گویی دیگر نیازی به کمینگاه ندارد. در سالنهای مد راه میرود، در انواع کاستها میخواند، در شوهای مختلف نمایش میدهد، و هزاران سایت و مجله دارد! او از راه علایق ذاتی و عمومی، به راحتی سلطه خود را میگسترد؛ به راحتی در میان ما قدم میزند و بسیاری را به اشارهای با خود میبرد.
* * *
میگویند: عارف بزرگی در خواب شیطان را دید که طنابهایی به دست دارد. پرسید، اینها چیست؟
گفت: با اینها انسانها را به سوی خود میکشم.
پرسید: طناب من کدام است؟
گفت: برای کشیدن تو نیازی به طناب نیست!
* * *
چندی پیش نشریه تایمز آمار تکان دهندهای را از کودکانی به چاپ رساند که ساعتها در خلوت در اینترنت به دنبال سایتهای متعلق به گروههای شیطانپرست میگردند.
معلمان نگران آن هستند که هیچ کس بر تأثیری که این کشش و دلبستگی به این پدیده حقیر روی پیروان نوجوانش دارد، نظارتی ندارد. هیچ آمار رسمی در انگلستان برای قربانیان خودکشی وجود ندارد، اما کارشناسان مطمئن هستند که بعضی از این افراد جوان از نفوذ زیان بار فرقههای شیطانپرستی آسیب دیدهاند. بعد از آن که طی دو سال ۱۵ خودکشی رخ داد، مقامات در خواست تحقیقات و بررسی در این زمینه را کردند. معلمان و کارشناسان، هشدار میدهند، نوجوانانی که بدون هیچ گونه نظارتی در سایتهای شیطانی و شرارت بار اینترنتی به طور تلفنی به کاوش و تفحص میپردازند، به شدت در معرض خطر هستند. بعضی از این سایتها به طور مفصل و با جزئیات تکان دهنده تعریف میکنند که چگونه آنها باید خون بخورند و یا برای پیمان بستن با شیطان رگشان را بزنند. ضمناً، آنها نوجوانان احساساتی را تشویق میکنند که برای ابراز بدبختی و دلتنگی شان به ” اتاقهای گپ و اختلاط“ بپیوندند.
در ارزیابی اخیر از ۲۶۰۰ کودک و نوجوان ۱۱ تا ۱۶ ساله, بیش از نیمی از آنها ابراز داشتند که به پدیدههای غریب و جادویی علاقهمند هستند.
انجمن معلمان و دانشگاهیان از مدارس میخواهند کلاسهایی را برای مطلع ساختن جوانان از خطرات کند و کاو و گشتن در این نوع مسائل در اینترنت شکل دهند.
به اعتقاد کارشناسان، در حال حاضر، بیش از هزار فرقه فعال در انگلستان وجود دارند که شهرت آنها از طریق اینترنت اشاعه پیدا کرده است. آنها، از طریق سایتهای اینترنتی معروف به سایتهای خودیاری - برای ترک سیگار، کم کردن وزن بدن، دیدار و پیدا کردن یک دوست یا شریک زندگی یا شرکت در بازار بورس، برای جذب و به دام انداختن جوانان متخصص مهارت پیدا میکنند.
تبلیغ کنندگان و عضوگیرندگان این فرقهها، در کالجها و کمپهای دانشگاهی هم فعال هستند و مجلههای مجانی را که خطوط ارتباطی با بسیاری از سایتهای اینترنتی را ارایه میدهند، پخش میکنند.
دبیر کل مرکز اطلاعات فرقهای مستقر در لندن گفت: ” مطمئناً اینترنت باعث میشود تا تعداد خیلی بیشتری از جوانان قادر باشند به حیطه چنین پدیدههایی وارد شوند، بدون آن که تشخیص دهند خود را به کجا کشانده و وارد چه محیط ناشناختهای میکنند. “
شیطانپرستی: دنیای مخفی و اسرار آمیز
پس از انتشار مقالهای با عنوان "چهره جدید"، گروه جدیدی از شیطان پرستان که عمدتا تجمعی از افراد کافر، ملحد و بیدین بودند پدیدار شدند. کسانی که نه تنها مدعی اعتقاد به شیطان بودند بلکه نام خاص "شیطانپرست" را هم به خود اطلاق کردند. بسیاری از این جوانان تازه شیطانپرست (عبارتی که برای خود انتخاب کرده بودند)، به مفاهیم خوب یا بد هیچ اعتقادی ندارند و اعتقادات آنها جهت خاص خود را دارد.
پس از بررسیهای مطالعاتی مشخص شده است که بسیاری از جوانان به دنبال احساس نیاز به معنویات و حس ناشناختگی برخاسته از اسرار، به شیطانپرستی رو میآورند.
شیطانپرستی به یک معظل بزرگ اجتماعی در بسیاری از جوامع تبدیل شده است. این پدیده رو به رشد صرفا به شهرهای بزرگ محدود نمیشود. خبرها پشت سر هم از مناطق مختلف دنیا مخابره میشود. فعالیتهای هوس آلود، عجیب و غریب و نامانوس آنها با دزدیدن کودکان و گرفتن قربانیهای انسانی برای انجام اعمال مذهبی نامتعارف و جنایتهایشان همواره به گوش میرسد. سی اس لوئیس در کتابش در این باره میگوید: "دو اشتباه و خطای عمده باعث سقوط انسانها به سوی شیطان میشود. یکی عدم اعتقاد به هستی و وجود و دومی اعتقاد به بیمار بودن و سالم نبودن است. انسانها به طور خودکار همواره در این دو اشتباه به سر میبرند و با تصورات مادی گرایانه یا جادوگری در صدد رفع این خطاها هستند".
در پی افزایش درگیریهای شیطانی بین نوجوانان، یک بررسی بر روی هدف اصلی آنها از فعالیتهایشان صورت گرفت. شاید از روی اعمالی که انجام میدهند، چیزهایی به نظر برسد، اما از یک دید پژوهشگرانه و بررسی کلیه دادهها اینطور به نظر میرسد که هدف اولیه آنها تغییر دادن مردم و قرار دادن آنها در جهت مخالف اعتقادات، خانواده، جامعه و خداوند و ایستادن در برابر همه اینهاست.
شیطانپرستی یک برداشت حیوانی، شهوانی همراه با خودنمایی است که بر اساس اعتقاد به جبر ذاتی قاهرانه و جابرانه خلقت استوار است.
شیطان پرستان جوان به قدرت شیطان و حکومت او معتقدند و وقتی به اندازه کافی درگیر این نوع تفکر شدند با شیطان عهدی میبندند. آنها متعهد میشوند که در صورت لزوم در آینده جان خود را هم در این راه بگذارند و خودکشی یکی از عمده ترین این راههاست. آنها معتقدند که اگر خود را فدای شیطان کنند، در زندگی بعدی بازخواهند گشت و قویتر از قبل زندگی جاودانهای را به همراه او خواهند داشت.
راههای نفوذ
گروههای شیطانپرست، راههای متعددی را جهت جذب افراد به کار میگیرند و اغلب از راه علایق عمومی وارد میشوند. موسیقی همواره به عنوان یک عامل مرکزی برای جذب جوانان و نوجوانان بوده است. مشکل زمانی بروز میکند که اشعار ترانههای مورد علاقه آنها به بیراهه و کجراهه منحرف میشود. ریچارد رامایرز جنایتکاری از لس انجلس معتقد است که شیطان او را شکست ناپذیر کرده است. پلیس میگوید که سبک و شیوه حیوانی که او در انجام هر ۱۶ جنایت به کار برده، کاملا شبیه به هم بوده و بر اساس یک ترانه شببه سازی شده است.
چنین ترانههایی از دهه ۱۹۸۰ به بعد سیر قهقرایی خود را آغاز کرد. موسیقی عمدهای که به این جریان مرتبط میشود، موسیقی متال است. متال به سه دسته عمده تقسیم میشود. نوع اول "متال جشن و پارتی" است که بیشتر متمایل به مسائل جنسی و اجتماعی هستند.
نوع دوم "متال آشغال" است. که بر مسائلی چون، خشونت، تندی، غضب و مرگ تمرکز دارد.
گروه سوم با عنوان "متال سیاه" نامیده میشوند و به طور واضح و آشکار به شیطان میپردازد. متن این ترانهها به وضوح به مسائلی چون زنای با محارم، تجاوز، شکنجه و قربانی کردن انسانها میپردازد.
قدرت فریفتن و اغواگری
قدرت یکی از از وسواسهای فکری و عقدههای درونی جوانان شیطانپرست است. دستیابی به آن در سطوح مختلف روانی و روحی برایشان بسیار اهمیت دارد. رسیدن به دانشی که دیگران به آن دسترسی ندارند، یکی از اهداف این جریان پنهانی است. وقتی نوع خاصی از توانمندی یا دانش از حالت انحصاری خود خارج شده و فراگیر شود، دیگر آن درجه قدرت و نیرویی که آنها می خواستهاند به آن برسند از دست میرود و عمومی میشود. این یکی از اصلی ترین دلایل مخفی و پنهان بودن فعالیتهای آنهاست.
با افزایش فعالیتهای شیطانپرستی، تحقیقات دیگری هم صورت گرفت. بچههای شیطانپرست اغلب از خانوادههای سطح متوسط تا خوب جامعه هستند. در بیشتر موارد سفید پوستند و اغلب در دوران مدرسه شاگردان خوبی بودهاند. هر چند بیشتر آنها جزو بچههای بی حوصله و بی چالشی بودهاند که از همه توان بالقوه خود استفاده نمی کردهاند. اغلب قادر به تشخیص خوب و بد از هم نبوده و در سیستم روابط خود دچار مشکل هستند. این مشکل در خانه و دیگر جوامعی که درگیر آن هستند دیده میشود. بیشتر آنها از مخدر استفاده کرده و در مسائل جنسی انسانهای بی بند و باری هستند.
تجاوز روانی و فیزیکی به دیگران یکی دیگر از مشاهدات رفتارهای آشفته آنهاست. شیطان پرستان جوان اغلب کودکان را مورد آزار قرار میدهند. در بیشتر موارد، این اعمال جهت پرستش شیطان و جلب رضایت او به عنوان ناجی و حمایت کننده صورت میگیرد.
شیطانپرستی انسانها را از طریق کنترل ذهن و با استفاده از ترس هایشان به بردگی میکشد، در حالی که در ادیان این آزادی و حق انتخاب برای پیروان وجود دارد. ما این فرصت را داریم هدایای خداوند را در زندگی مان بپذیریم یا خود را از آنها محروم کنیم، همه اینها از عشق به خداوند و نگاه آزادانه به خداوند سرچشمه میگیرد.
مراقب باشیم!
به راستی این دامها که بسیاری افراد به ظاهر آگاه را ناآگاهانه به درون خود میکشد و آنگاه نجاتشان سخت و حتی ناممکن مینماید، چیستند؟
به راستی شیطان کیست؟ چیست؟ و آیا این یک واژه قدیمی است؟ در دنیای امروز چگونه ظاهر میشود؟ چقدر به ما نزدیک است؟ کجاست؟ با ما چه میکند؟ و ما باید چه کنیم؟
ادامه دارد
تدوین: شیوا
منبع: نشریه هنرهای زیستن شماره ۴
نظر دهید