شب قدر، قدر شب
واقعاً من از شب قدر چه میدانم؟
هیچ!
(وماادریک ما لیلة القدر)
سالها پشت سرهم میگذرد و چه رمضانهایی که من از دست دادهام. قدرآنهارا نشناختم و از کنار من عبور کردند. چه شب قدرهایی که من، قدر آنها را ندانستم و ملائک زنده و حاضر آمدند و من خواب خواب. هر از گاهی به این فکر میکنم که نه تنهاقدر شب را نمیدانم و از شب قدر غافل، بلکه قدر روز را هم نمیدانم. بعد به این فکرمیکنم که اصلاً قدر چیست؟ قدر شناسی یعنی چه؟ چه فرقی با سپاسگزاری و شکر دارد؟...
ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که تشنگی آرام و قرار را از شماگرفته باشد و وقتی یک جرعه آب مینوشید، چنان لذتی از رفع عطش میبرید که بعد از آن بیاختیار، باتمام وجود میگویید: خدایا شکرت! نزدیک بود از تشنگی هلاک شوم! وقتی خوب نگاه میکنم، میبینم، هنگامیکه از چیزی که بسیار به آن نیازمندیم محرومیم و به دنبالش میگردیم، وقتی به دستش میآوریم قدر آن را بهتر میفهمیم.
کسانی که عزیزی را از دست دادهاند، خوب میفهمند که قدر نشناسی یعنی چی؟ «تاوقتی بود، قدرش را نمیدانستیم، حالا که رفت، جای خالی او ما را متوجه اهمیت حضورش میکند». اینها همه از نشانههای غفلت هستند. تا هست از آن غافلیم و وقتی رفت، تازه میفهمیم که چه چیزی را از دست دادهایم؛ و بعد هم پشیمانیم: که اگر بود یا برگردد، چنان میکنم و چنین.
فاجعه بزرگ اینجاست که خداوند رحمان و رحیم، از کرم و بزرگی بی اندازهاش و از بخشش لایزالش به ما این فرصت را داده که ای مردم برای شما شب قدر را آفریدم شبی که در آن شاهراه بازگشت به سوی من باز میشود و من روح را به همراه فرشتهها بر شما نازل میکنم و مثل ابری بزرگ بر شما میبارم.
خوشا به حال آنان که قدر شب را در شب قدر میشناسند.
به زیر آسمان بیایید که باران ستاره میبارد. او میآید وبا خود نور میآورد و آن که بیدار و قدر شناس است او را با خود به آسمانها میبرد.
اغلب اوقات بعد از این که این افکار از ذهنم میگذرد، اشک در چشمانم جمع میشود و میخواهم به حال خودم گریه کنم.
به حال خودم که چقدر قدر نشناس شب قدر بودهام. چه قدرهایی که من خوابیده بودم و چه شبهایی که در غفلت تا صبح خوابهای پریشان دیده بودم. حال آن که اگر بیدار میبودم و به قدر شب آگاه، به اندازه وسعت شب، از حضور خدا لبریز میشدم.
ای وای بر من
اما امشب دیگر میخواهم قدر شب را بفهمم. نمیخواهم خواب بمانم. میخواهم با کاروان شب بیدار باشم و ستاره گردی کنم.
پس قدر شب را با شب قدر به نام او بسم الله.
بسم الله الرحمن الرحیم. انّا انزلنه فی لیلة القدر (۱) و ما ادریک مالیلة القدر (۲) لیلة القدر خیرُّ من الف شهر (۳) تنزل الملئکة والروح فیها باذن ربهم من کل امر (۴) سلمَ هی حتّی مطلع الفجر (۵)
ای کسانیکه قدر شناسید به زیر آسمان بیایید که امشب باران ستاره میبارد نور میبارد.
ای آنان که از قدر شب در شب قدر خبر دارید بدانید که آن شب، شب قدر است. شبی که تو قدر شب را دانستی.
ای خفتهگان، بیدار شوید و قدر این شبها را بفهمید، هرچه زودتر، که شب قدر پیوسته برای او که قدر آن را میداند، میآید.
خانهها را پاک کنید و این شبها را نخوابید. منتظر باشید که خداوند بزرگترین و با شکوهترین عظمت خود را، روح را، بر ما میفرستد.
روح میآید، چه جای خواب، چه جای قیل و قال! که روح میآید.
منبع: نشریه علم موفقیت شماره ۱
نظر دهید