ایلیا «میم» کیست؟

  1. معرفی
  2. آموزگار بزرگ تفکر
  3. آثار توقیف شده

Ostad-Iliyaایلیا رام الله در میان پیروان خود و در نقاط مختلف دنیا به اسم‏های مختلفی شناخته شده است... ظاهر او شباهتی به افراد مذهبی ندارد و خود مؤکداً گفته است که مذهبی و متشرع نیست . وی در باره دین و مذهب آموزش نمی دهد و به سوالات شرعی نیز پاسخ نمی گوید اما با این وجود اکثر تعلیمات او در راستای احیاء معنویت الهی و معرفت باطنی است....

ادامه مطلب

 

Peyman Fattahi- Elia Ramollah 1علم تفکر زیرساخت اصلی دانایی و هوشمندی انسان است... درواقع می‏توان گفت که علم تفکر تکنولژی هوشمندی و روش‏های دانایی است و این موضوع تأثیرات بسیار تعیین‏ کننده و اساسی خود را در حل مسائل (جدای از مقوله اطلاعات) بجا می‏گذارد. از این دیدگاه، با تحلیل شخصیت معلم بزرگ، ایلیا «میم» به نتایج جالبی برمی‏خوریم که به نوعی می‏تواند نمایانگر ابعادی از این تکنولژی هوشمند باشد...

ادامه مطلب

 

 

تا سال 1386 حجم متون تعلیمی او به بیش از 4000 صفحه رسید که در قالب 40 عنوان کتاب گردآوری شده بود. به جز کتاب «جریان هدایت الهی» که حاوی مجموعه سخنرانیهای ایلیا «میم» در سن 23 سالگی است -و در سال 77 با تدوین یکی از شاگردان وی چاپ شد- کلیه کتب تعلیمی وی تحت توقیف دایره ادیان و مذاهب اطلاعات بوده و اجازه انتشار ندارند.فهرستی از مکتوبات تعلیمی استاد ایلیا «میم» که تا سن 33 سالگی از ایشان در دست است عبارتند از ...

ادامه مطلب

 

قصار روز

Category مقالات خواندن 5426 دفعه

تصویرسازی ذهنی و درمان بیماری‌ها

در طول هر روز هزاران فکر به ذهن ما مي‌رسد که نيمي از آن‌ها افکار منفی هستند. اين افکار تاثير مستقيم بر نوع احساس و رفتار ما دارند. افکار و تصاوير ذهني به مثابه اسب چابکي هستند که اگر رام و مهار نشوند به هر جائي سر مي‌کشد و اين حرکت کنترل‌نشده آن بعضاً سبب ايجاد عوارض جسمي و روحي در زندگي انسان می شود، در حالی که با يادگيری نحوه کنترل و هدايت آن در مسيري هدف‌دار، به ابزار قدرتمندي براي رسيدن به اهداف تبديل مي‌گردد.

اين تصاوير علاوه بر تأثير بر حالات رواني، بر عملکرد فيزيولژيک بدن نيز مؤثرند چون هر فکري که به ذهن مي‌رسد، تفاسير و تجارب مربوط به آن بلافاصله سبب فعال شدن مراکز عصبي در مغز و ارسال پيام متناسب با آن به تمامي اعضاي بدن شده و جسم نيز مطابق با آن واکنش نشان مي‌دهد. ساده‌ترين مثال در اين رابطه تداعي تصوير و فکر ميوه‌هاي ترش مزه نظير ليموست که بلافاصله باعث ازدياد ترشح بزاق در دهان مي‌گردد.

اما توانائي تصاوير ذهني بسيار فراتر از اثرگذاري بر پاسخ‌هاي جسمي است تا آنجا که حتي مي‌تواند بر وقايع عالم خارج موثر واقع شده و مسير آنها را تغيير دهد. از آنجا که تصميم‌گيري و انتخاب هدف در «ذهن خوداگاه» ما به انجام مي‌رسد، افکار مربوط به آن بلافاصله مغز را به فعاليت وا مي‌دارد. مغز و دستگاه عصبي به مثابه يک ماشين جستجوگر هدف بر اساس فرمان‌هاي دريافتي عمل مي‌کند که اصطلاحاً آنرا «Servo–Mechanism» مي‌خوانند.

يعنی فقط کافيست که فرمان را دريافت کند تا مکانيسم‌هاي موفقيت خود‌به‌خود  يا ASM)1) در ناخودآگاه به‌راه افتاده و راه رسيدن به هدف را خودش پيدا کند. اما صدور فرمان براي اين ماشين تنها از طريق يک واسطه يعني تصاوير ذهني امکان‌‌پذيرست. وجود چنين مکانيسم‌هايي در ذهن منجر به پيدايش علم تصويرسازي ذهني خلاق يا سايکوسايبرنتيک(2)  شده که يکي از ابزارهاي فکري مؤثر براي افزايش ارتباط با سِروُ مکانيسم مغزي است تا انسان را سريع‌تر، سهل‌تر و با تنش کمتري به اهدافش برساند. کلمة سايبرنتيک با ريشة يوناني به معني «سکان‌دار» است که اصل آن توسط فيزيک‌دانان و رياضي‌دانان براي مطالعه ماشين‌هائي به‌کار مي‌رود که رفتار دنبال‌کننده هدف را از خود نشان مي‌دهند و افزودن پيشوند Psycho اشاره به فکر و ذهن انسان دارد. اين روش (تصويرسازي ذهني) يکي از ابزار قوي و برقرارکنندة نظم در بسياري از امور است. رهبران بزرگ از جمله به‌کارگيرندگان آن هستند. آنان امکانات بالقوه و احتمالات را « مجسم » مي‌کنند و حتي جزئيات نقشه‌هاي خود را به دفعات قبل از اجرا در ذهن برنامه‌ريزي کرده و به تصوير مي‌کشند. با اين‌کار سِروُمکانيسم مغزي وارد عمل شده و به‌دليل اثر فکر بر ماده(3) وقايع عالم خارج را در جهت رسيدن به هدف تعريف شده شکل مي‌دهد.

تقريباً تمام قهرمانان جهان و ساير نخبگان رشته‌هاي مختلف در گروه تصويرسازان ذهني قرار دارند. آنها قبل از انجام هر کار آن‌را به تصوير مي‌کشند، حس مي‌کنند و به تجربه مي‌رسانند. اين افراد در واقع از نقطة پايان در فکرشان، فعاليت را آغاز مي‌کنند. تغيير تصاوير ذهني از طريق تصور خلاق صورت مي‌پذيرد که در نيم‌کره راست يعني محل مفاهيم، احساسات، انگيزه‌ها و تصاوير به انجام مي‌رسد. اين بخش با تصاوير ذهني به نحوي ارتباط برقرار مي‌کند که مغز را وادار به پذيرش قابليت دسترسي به هدف مي‌سازد. اما اين روش چگونه با درمان ارتباط پيدا مي‌کند؟ در علم پزشکي گروهي از بيماري‌ها تحت عنوان بيماري‌هاي روان_تني(4) وجود دارند که منشاء آنها افکار منفي و مشغله‌هاي ذهني مخرب هستند ولي تجليات آن به‌صورت بيماري شديد در جسم تظاهر پيدا مي‌کند. گروه وسيعي از بيماري‌هاي پوستي، اختلالات دستگاه گوارش، بيماري‌هاي قلبي _ عروقي، دردهاي مزمن و تخريب‌هاي بافتي (مثل آرتروز، ديابت و آرتريت روماتوئيد) در اين طبقه‌بندي جاي مي‌گيرند. حتي پزشکان معتقدند که بسياري از انواع سرطان نيز منشاء ذهني و رواني دارند.

با اين رويکرد، وقتي وجود تصاوير ذهني و افکار منفي اين چنين سبب بروز بيماري مي‌شود، آيا تغيير و تبديل آنها به تصاوير مثبت و سازنده نمي‌تواند بيماري را درمان کند؟ مسلماً چنين است و چنان‌که مي‌بينيم روش‌هاي طبابت روان _ تني با قدمتي چند هزار ساله اثر چشمگيري در درمان بيماري‌ها دارند. اين روش‌ها با بهره‌گيري از اثر متقابل ذهن و جسم، و بر اساس شيوه‌هاي قدرتمند اثرگذاري عوامل فکري، ذهني و رفتاري بر سلامتي، به درمان بيماري مي‌پردازند.  شکل‌گيري اين روش‌ها مبتني بر اعتقاد به ارتباط ذهن و جسم و اهميت ذهن در بهبود بيماري‌هاست که به بيش از 2000 سال پيش بازمي‌گردد. هيپوکراتس، 400 سال قبل از ميلاد به نقش جنبه‌هاي ذهني و اخلاقي در درمان بيماري‌ها اشاره مي‌کرد و باور داشت که درمان تنها زماني موفقيت‌آميز خواهد بود که نقش حالات بيمار، تاثير محيط و عناصر درماني طبيعي درنظر گرفته شود.  تجسم هدايت‌شده (تصويرسازي هدايت‌شده ذهني) يکي از شاخه‌هاي طب روان_تني است که به بيمار مي‌آموزد چگونه از نيروهاي خوددرماني‌اش براي حفظ و بازيابي سلامتي، کاهش استرس و افکار منفي استفاده کند.

پايه‌گذاران و مدافعان اين روش معتقدند تصاوير ذهني، يک درمانگر بالقوه در وجود ما هستند که توان تسکين درد، تسريع روند بهبودي بيماري و بازيابي سلامتي را دارند. آنها معتقدند تصاوير ذهني حتي بر پاسخ به درمان‌هاي داروئي نيز اثر مستقيم دارند. با اين وصف، اگر باور نداشته باشيم که داروئي بر ما اثر دارد، حتي در صورت مصرف آن بر ما بي‌اثر خواهد بود. عکس اين قضيه نيز صادق است يعني اعتقاد به تاثير يک دارو يا روش بي‌اثر و مشاهدة بهبود بيماري. همان چيزي که به آن «اثر دارونما يا پلاسبو» گفته مي‌شود و مؤيد نقش ذهن بر درمان بيماري‌هاست.  دکتر هربرت بنسون استاد و محقق دانشگاه هاروارد و بنيان‌گذار موسسه طب روان_تني در آمريکا، طي بيش از سي سال تحقيقات و کار باليني، کارآئي روش‌هاي فوق را به اثبات رسانده است. وي معتقد است که وجود تصويري از بهبودي در ذهن بيمار و درمانگر يا آنچه ما نام باور بر آن مي‌نهيم، عامل درمان بيماري‌ها در50 تا90 درصد از موارد است. تحقيقات دانشگاهي و باليني متعددي نيز در اين زمينه به انجام رسيده‌اند که در ذيل به برخي از آنها اشاره مي‌کنيم:

- کاهش عوارض شيمي‌درماني و افزايش توان مقابله در بيماران سرطاني_ دانشگاه ايالتي اوهايو  - افزايش فعاليت سلول‌هاي ايمني موسوم به NKC)5)_ دانمارک - بهبود عملکرد نوتروفيل‌هاي سيستم ايمني_ دانشگاه ايالتي ميشيگان  -کاهش تواتر ابتلا به زخم‌هاي دهاني_ دانشگاه علوم پزشکي Case Western، اوهايو - افزايش فعاليت سلول‌هاي ايمني (NKC) در بيماران مبتلا به سرطان‌هاي متاستاتيک  -تغيير در سيکل ماهيانه و کاهش علائم PMS)6) در زنان 21 تا 40 ساله_ بيمارستان عمومي ماساچوست، بوستون نکته قابل توجه اينکه کليه مشاهدات فوق پس از تصوير سازي ذهني در مورد هدف مورد نظر به‌وقوع پيوسته‌اند. همانطور که قبلاً نيز اشاره شد گروه وسيعي از بيماري‌ها شامل دردهاي مفصلي، سندروم خستگي مزمن، فشار خون، بيماري‌هاي قلبي‌_عروقي، دردهاي مزمن، ناباروري، سردردهاي ميگرني، ديابت، سندروم پيش از قاعدگي(PMS) و بيماري‌هاي دستگاه گوارش، تحت تاثير تجسم هدايت‌شده و ايجاد باور به بهبودي در بيمار، درمان پذيرند. حتي در موارد ابتلاء به ايدز و سرطان نيز با افزايش فعاليت سيستم ايمني مي‌توان به بالا بردن توان مقابله و کاهش علائم کمک کرد. گرچه گزارشاتي از فروپاشي و ناپديد شدن توده‌هاي بدخيم پس از تصويرسازي ذهني فردي يا گروهي در مورد انهدام تومورهاي سرطاني نيز در دست است. 

به‌عنوان نمونه، چند سال قبل يک پسربچه آمريکائي به سرطان وخيم مغزي مبتلا شد. والدين او که نمي‌خواستند نظريه پزشکان مبني بر لاعلاج بودن بيماري پسرشان را بپذيرند او را به کلينيکي بردند که به موجب نوآوري‌هايش در پزشکي شهرت داشت. پزشکان آن مرکز با تفهيم اثر ذهن در درمان بيماري به آن پسربچه از او خواستند به هر شکلي که مي‌خواهد بيماري‌اش را نابود کند. وي نيز نوعي بازي خيالي را در ذهنش ترتيب داد: سفينه‌هاي فضائي دور سرش مي‌چرخيدند و به غده که آن‌را «گندة خاکستري» مي‌ناميد شليک مي‌کردند. قرار شد او روزي چند ساعت به بازي بپردازد. بعد از گذشت چند ماه پسر به پدرش گفت: «امروز که سوار سفينه شدم و در مغزم جستجو کردم اثري از غده نديدم.» جالب اينکه تصويربرداري از مغز نشان داد هيچ اثري از آن غده نيست و سلول‌هاي سرطاني بدون به‌جاگذاشتن کوچکترين اثري ناپديد شده‌اند.(7) ملاحظه مي‌شود که ذهن اثر قدرتمندي در شفاي بيماري‌ها دارد و به قول خانم لوئيز هي: «ذهن انسان کليد سلامت اوست». او که خود مبتلا به بيماري سرطان وخيم بود توانسته با همين روش بيماري‌اش را درمان کند. اين نويدي است براي بيماران و آن دسته از مبتلاياني که در آستانة نااميدي قرار دارند. باشد که با به‌کارگيري توانمندي عظيم ذهن، گام مؤثري در بازيابي سلامتي و بهبود بيماري‌شان بردارند.  
 

تهيه و تاليف: پريس كي‌نژاد  

منبع: نشریه علوم باطنی 7و8

 

پي نوشت : 1- Automatic Success Mechanism 2- psycho-cybernetics 3) مطابق قوانين فيزيک کوانتوم و قانون اثر مشاهده گر ، عمل مشاهده و نوع افکار بيننده باعث تغيير " تابع موج کوانتومي" و شکل گيري وقايع مطابق نگاه مشاهده گر مي شود. 4- Psycho-Somatic Disease 5- Natural Killer Cells 6- Pre-Menopausal Syndrome 7) مجله علوم باطني شماره 2   منابع: سايت اينترنتي www.holisticonline.com سايت اينترنتي www.mbmi.org روانشناسي تصوير ذهني – سايکوسايبرنتيک، دکتر مکسول مالتز مجله علوم باطني شماره 2 متافيزيک از ديدگاه فيزيک سايت اينترنتي www.nccam.nih.org

 

آخرین ویرایش در جمعه, 16 اسفند 1398 ساعت 09:24

نظر دهید

0