نشانهها با ما سخن میگویند
ما انسانها از طرق گوناگونی هدایت و راهنمایی میشویم، بعضی از این راهنماییها بسیار ظریف و زیرکانه است، مانند پیامهایی که در سمبلها نهفته است. کسانی که دارای انرژی روحی و روانی بالایی هستند، مهارت خاصی در شناسایی و فهم مفاهیم نشانهها، سمبلها و الگوهای اولیهای که در زندگیشان پدیدار میشوند، دارند. از آنجایی که وجود و بروز این نشانهها برای همه یکسان است، جهت بهرهوری بیشتر از نشانههای موجود در زندگیمان، نیاز است که حوزة فهممان را از معنای بسیاری از نشانهها و سمبلها و الگوهای مهمی که در زندگیمان آشکار میشوند گسترش دهیم. در این مقاله مختصری از تاریخچهٔ موجودیت سمبلها و نشانهها را مطرح میکنیم. البته این موضوع ابعاد و زوایای گوناگونی دارد و مطالب بسیار زیادی پیرامون آن گفته شده و در اینجا قصد ما معرفی کلی و فتح بابی برای آشنایی خوانندگان است.
از دیدگاه باطنی، هر چه که در دنیا به وجود آمده (اختراع یا کشف شده) روزی در تجسم، افکار و خواستههای ما وجود داشته است. از نظر این حوزه، هر چیزی که در زندگی شکل گرفته و موجودیت یافته است (هر آنچه که از سه بعد جهان وجود دارد)، از قصدی بالایی ناشی میشود که به شکل نشانه یا سمبل بر ما نمایان شده است. البته معنای این حرف این نیست که هر نشانهای که بر ما آشکار میشود میبایست تبدیل به کنشی از جانب ما بشود، بلکه گاهی اوقات یک نشانه میتواند پیغامی باشد از چگونگی، کیفیت یا حالت چیزها، و یا تأییدی باشد بر جهتی که هدایت شدهایم. گاه یک نشانه ممکن است فقط بخواهد نشان بدهد که چطور انسان آنچه را که متناسب با اوست از بین تنوع راهها پیدا کند. انتخاب مسیر یا چیزی که دارای شکل خاصی از انرژی برای او باشد و او را با قصدی که برای او در نظر بوده، ارتباط دهد.
بسیاری از معانی نهفته در نشانهها به خود آن نشانه و سمبلها اختصاس دارند و تبدیل به زبانهای عمومی و جهانی شدهاند. گویی که اینها به نوعی تفسیر و بیانی هستند از سنن و رسوم باستانی ما. مثل آمدن پرستوها در آخر زمستان که نشانه پایان زمستان و آغاز بهار است، اما این را نیز به یاد داشته باشیم که هر یک از ما انسانها منحصر بهفرد و در نوع خودمان بیمانند هستیم، از طرفی بعضی از نشانهها و سمبلها هم هستند که بینظیر، خاص و منحصر به فردند؛ بنابراین معنی این نوع نشانهها هم برای تکتک ما مفهوم مخصوص ما را دارند.
دوستی مصداق فوقالعادهای در این زمینه دارد. او میگوید: «مادر بزرگ من همیشه در طول زندگیاش رؤیاهای واضح و روشن و الهامگونهای داشته است. برای او، دیدن زمینههای سبز چرخان در رؤیا به نشانه و معنی پیشبینی احتمال فوت یکی از خویشاوندانش بوده است. این نوع رؤیاها در خانواده او موروثی بودهاند. برای خانواده او رؤیاهایی شبیه به این با همین مضمون، همیشه نشانهای از خبر مرگ یکی از اقوام را به همراه داشته است. خیلی کم پیش میآمده که مادربزرگم بتواند معین کند که چه کسی خواهد مرد، اما آنچه که در رؤیا برای او قطعاً معلوم میشده این بوده که یک نفر به زودی این دنیا را ترک خواهد کرد. در طول۸۰ سال زندگی مادربزرگم حتی یک بار هم نشده که این مفهوم دریافت شده غلط از آب دربیاید و مرگ یکی از اقوام اتفاق نیافتد.
چند ویژگی در مورد نشانهها
نشانهها اغلب (و نه همیشه) ملایم و لطیفگو هستند و کمتر پیش میآید که تند و تیز و پرخاشگونه باشند. آنها اغلب طبیعی هستند، از ما نمیخواهند که حرکت مستقیم یا واکنش خاصی را نسبت به چیزی داشته باشیم. در واقع آنها معمولاً وضعیتی را برای ما شرح میدهند و یا در مورد تغییر مسیر و جریانی که در آن قرار داریم راههای پیشنهادیشان را نشان میدهند. البته همه اینها بستگی دارد به اینکه ما چقدر از قدرت فهم و هوش ذاتی برای درک این نشانهها برخوردار هستیم و چقدر میتوانیم از پیامها و مفاهیم مستتر در نشانهها استفاده کنیم...
سمبلهایی مثل اعداد مفهوم مخصوص خودشان را دارا هستند و جزو مؤلفههای ضروری و لاینفک زندگی انسان میباشند. این مهم نیست که ما چه نژادی داریم و یا در چه فرهنگی بدنیا آمدیم و یا به چه زبانی صحبت میکنیم... برای مثال، هر کسی برای اینکه بتواند امور شخصی خود را اداره کند نیازمند به فهم مفاهیم پایهای اعداد است. این در مورد استفاده از حروف الفبا نیز صادق است، همچنین در مورد نامهایی که ما برای رنگها مقرر کردهایم. در واقع شامل بسیاری از سمبلهای سادهای میشود که در میان ما رایج هستند.
از ابتدای تاریخ تا کنون ما تقریباً در مورد هر چیزی در دنیا، مفاهیم مقرر شده و سمبلهایی داشتهایم. من فکر میکنم در واقع این دریافتها از وقتی شروع شد که حضرت آدم اولین نامها را به حیوانات اطلاق کرد. آمده که او نامهایی را که انتخاب میکرد بر اساس انرژیهایی بود که از آنها احساس میکرده و همچنین دریافتی که از آنها داشته منطبق بر قصد و نیتی بوده که در خلق آنها نهفته بوده است. سمبلها ما را با یک ویژگی خاص یا تاریخچهای از چیزی آشنا میسازند و اغلب به ما نشان میدهند که با آن چیز چه باید بکنیم؟ این وظیفهای است که آنها در برابر ما به عهده دارند.
بعضیها معتقدند که نشانهها کلام مستقیم خداوند با بندگانش است و از این بعضیها معدود کسانی هستند که بر اساس همین نشانهها زندگی خود را پایهگذاری میکنند و بر اساس آن مسیر و نوع حرکت خود را تعیین مینمایند.
ترجمه و تنظیم: میترا صالحزاده
منبع: نشریه: علم موفیت – شماره ۱۴
نظر دهید