رویاها واقعه گو یا واقعه ساز
آیا حوادثی که در جهان اتفاق می افتد می تواند نتیجه رؤیایی باشد که پیش از آن حادثه و درباره آن وجود داشته است. یعنی همانطور که ضرب المثلی قدیمی می گوید پیش از هر کاری رؤیای آن وجود داشت، پس هر حادثه و اتفاقی نتیجه رؤیای آن حادثه باشد. یا اینکه رؤیاها فقط نقش خبر گیرنده از غیب و خبر دهنده از آینده و اسرار را دارند و نه نقش واقعه ساز و خبر آفرین. در آموزش های رؤیابینی در مکتب روح زایی، نگاه به هر دو دیدگاه مثبت است. رؤیاها هم از اسرار درون خبر می دهند هم می توانند وقایع را بسازند.
به عنوان مثال دو سال قبل از حملات یازده سپتامبر، یک بازی کامپیوتری به بازار عرضه شد که در آن هواپیماها به برج ها حمله می کردند؟ آیا این فقط یک تصادف بود یا می توانست رؤیایی باشد که توسط ذهن یک طراح بازی های کامپیوتری دریافت شده و به محصول رسیده است؟ چند قرن پیش نوستر آداموس پیش گوی معروف، اشاره های تأمل برانگیزی به بعضی از حوادث در جهان و من جمله به حادثه یازده سپتامبر داشته است؟ قرن ها پیش یکی از پیشگویان غرب کشور (ایران) بنام ایل بیگی جان از به تصرف درآمدن عراق و غارت بغداد می گوید و حتی درباره این غارت توضیحاتی نیز میدهد. او بسیاری از وقایع دیگر را هم از قبل میبیند.
هر یک از مواردی که اشاره شد دارای تفصیلاتی است که جای شرح آن ها در این مقاله مختصر نیست. اما فرصت موجود این اجازه را می دهد که حداقل مثالی یکی از این دست را توضیح داد. کشتی تایتانیک.
سالها قبل از حادثه کشتی تایتانیک یعنی در سال ۱۸۹۸ داستانی توسط مورگان رابرتسن نوشته شد که هم اکنون نیز دست نوشته های این داستان وجود دارد. در این داستان که دوازده سال قبل از غرق شدن کشتی تایتانیک نوشته شد، نویسنده از یک کشتی بزرگ میگوید. کشتی مورد نظر نویسنده، در داستان او رکورد سرعت زمان خود را می شکند. مسافران آن بعضی از شخصیت های مهم و ثروتمند هستند. زمان حرکت آن در ماه آوریل است. مسیر حرکت کشتی در نواحی شمالی اقیانوس اطلس است که یکدفعه با یک کوه یخی شناور برخورد میکند و غرق میشود. در این داستان نویسنده می گوید که تعداد کمی از این کشتی نجات پیدا میکنند چون فقط بیست و چهار قایق نجات وجود دارد. مشابه جزئیات و نشانه هایی که رابرتسون در دوازده سال قبل، درباره کشتی خیالی خود، در داستان اش بیان میکند، واقعاً درباره کشتی تایتانیک اتفاق میافتد.
در داستان رابرتسون، اسم کشتی تایتان است. مشابه اسم تایتانیک. تایتان خیالی بر اثر برخورد با یخ غرق می شود. قایق های نجات در داستان کشتی تایتان بین بیست تا بیست و پنج بود در تایتانیک هم همین تعداد قایق نجات وجود داشت. سرعت هر دو کشتی هنگامی که به کوه یخ برخورد میکردند نزدیک به ۲۴ گره دریایی بود. طول هر دو کشتی بین ۸۰۰ تا ۹۰۰ پا بود. وزن هر دو کشتی خیالی و واقعی، بین ۶ تا ۸ هزار تن بود و هر دو کشتی دارای سه پروانه بزرگ بودند.
آیا این داستان می توانست رؤیای مکتوب از حادثه تایتانیک باشد، رؤیایی که یا توسط نویسنده آن دریافت شد و به داستان مبدل گشت یا اینکه توسط یک رؤیابین دیده شد و سپس به نویسنده داستان انتقال یافت.
و خبری جالب درباره قمر تایتان که بزرگترین قمر سیاره کیوان است. (البته به مناسبت داستان تایتان و تایتانیک) چند روز پیش کاوشگر فضایی هویگینز، پس از فرود بر تایتان اولین اطلاعاتی را که از تایتان به دست آورد به زمین مخابره کرد. دانشمندان مطمئن هستند که هویگینز طی دوساعت اول پس از فرود، اطلاعاتی را مخابره کرده است که تلسکوپ فضایی «گرین بنک» و آژانس فضایی اروپا آن را ردیابی کرده اند که همین نشان دهنده سلامت هویگینز در دو ساعت اولیه فرود میباشد. براساس همین اطلاعات محدود و اولیه، دانشمندان متوجه شدند که تایتان با غبار ضخیمی احاطه شده است که اجازه نمی دهد وضعیت طبیعی آن بررسی شود به همین دلیل نمی توان گفت که آیا هویگینز هنگامی که بر سطح تایتان فرود آمده است سطح آن پوشیده از سنگ و یخ بوده یا اینکه بر سطحی قیرگون و دریایی مانند روغن سیاه فرود آمده.
پریا (شباب حسامی)
نظر دهید