تفاوت اقتدارنمایی های الهی با اعمال مدعیان دروغین
آیا غیر ممکن است که خداوند اقتدارش را از طریق یکی از بندگان برگزیده اش ظاهر کند؟ تاریخ و عقل و تجربه و دین گواهی می دهند که چنین امکانی وجود داشته و دارد و خواهد داشت. حتی متون دینی - تاریخی که از آمدن آخرالزمان و وقوع تغییرات بنیادی در جهان خبر می دهند نوع بعضی از این اقتدار نمایی های الهی را (توسط منجیان بشر) در آینده معلوم کرده اند.
اما اینکه چنین امکانی وجود دارد و مردود نیست به این معنا نیست که هر کسی و با هر نشانه هایی می تواند چنین اعمالی را متجلی کند. در حقیقت انسانهایی که بتوانند چنین اقتداراتی را اعلام وآشکار کنند بسیار بسیار کمیابند و در ضمن خود را کمتر آشکار می کنند.
اما به عکس، مدعیان این مقام و اقتدار بسیار زیادند. کسانی که عمدا یا به اشتباه خود را بعنوان کسی که دارای اقتدار الهی است معرفی می کنند و با این کار در ردیف مدعیان دروغین باطنی قرار می گیرند.
برخی از این مدعیان دروغین با استفاده از تردستی وشعبده بازی سعی می کنند خود را رابط با جهان بالا و حامل اقتدرات الهی و معجزات و کرامات معرفی کنند.
اما تفاوت بین اعمال راستین الهی و شعبده ها مانند تفاوت الماس اصیل و تراش خورده با خورده شیشه است. مثل تفاوت مفرغ رنگ شده و طلای ناب.
خورده شیشه برای یک نگاه ناآزموده و بی خبر ممکن است شبیه به الماس به نظر برسد، اما اگر دقت کنیم حتی ظاهرشان هم عین هم نیست. حتی یک نگاه غیرمسلح و با کمی دقت می تواند تفاوت بین الماس حقیقی و خورده شیشه را شناسایی کند. همینطور هم درباره اعمال راستین و دروغین ممکن است برای کسانی که چشم بسته چیزها را قبول می کنند نتوانند تفاوتهای آنها را تشخیص دهند. اما با کمی دقت و هوشیاری این تفکیک قابل حصول است.
اما هر قدر هم این ظاهر سازی ماهرانه باشد، وقتی پای محک ها و معیارهای کارشناسانه پیش بیاید اعمال دروغین دربرابر اعمال اصیل رنگ می بازند. اعمال راستین نشانه هایی دارند که از شعبده ها و تردستی ها بسادگی قابل تفکیک اند.
از این ها گذشته تفاوت ماهیتی یک فرد خدامحور و حامل قدرت و شعور الهی آنقدر از یک شعبده باز و تردست متفاوت است که تنها با کمی تامل در هویت مجری آن عمل می شود تفاوت کسی که الماس دارد ، با کسی که فقط وانمود می کند که چنین ثروتی دارد را متوجه شد.
ارزش این اعمال ساختگی است و اصالتی در آنها نیست. ارزش آنها در شبیه بودن به یک چیز اصیل است، و در نهاد خود ارزشی ندارند. بنابراین کسی که وانمود می کند که الماس دارد فرد فقیر و نیازمندی است و نمی تواند غنای درونی بالایی داشته باشد.
اعمال دروغین و راستین با الماس و خورده شیشه از نظر کمیابی و فراوانی هم قابل مقایسه اند. همانطور که الماس و طلای ناب بسیار کمیابند، اعمال راستین هم کمتر دیده می شوند. و به نسبت همانقدر که خورده شیشه و مفرغ رنگ شده زیادند، اعمال دروغین و مدعیان آنها متعدد و زیادند.
برخی از ویژگیهای معجزه گر الهی
پیش از این گفتیم که اعمال راستین نشانه هایی دارند. این ویژگی ها در چند دسته قابل تقسیم بندی هستند. ویژگی های معجزه گر الهی دسته اول از این نشانه هاست که محور بررسی در این متن می باشد. دسته های دیگر این نشانه ها عبارتند از: روش عمل، اثرات عمل، نشانه های پیرامونی.
اول اینکه کسی که اقتدار الهی به او داده شده، نشانه های تعالی روحی، شعور و معرفت، اخلاق و کمالات انسانی را در حداعلای خود دارد و این کمالات در او در اوج خود ظاهر می شوند. امکان ندارد کسی این نشانه های کمال را نداشته باشد اما از قدرتی الهی برخوردار باشد.
شخصیت قادر الهی، خود، الهیست. او فردی متعالی، بزرگ، ژرف، روشن بین و داناست. کار او کامل و اخلاق او نمایانگر شعور متعالی اوست واینها درنمایشگران معروفیت طلب، نایاب است.
فردی که دارای اقتدارات الهی است و به قدرت ربانی تکیه دارد تفاوت های بارزی با مدعیان دروغین ارتباط با غیب و خدا دارد. او دارای نشانه ها و ویژگی هایی است که هیچ شعبده باز یا شیاد معنوی واجد آن نیست. یکی از این تفاوتها در این است که او می تواند نگاه تو را، هوشیاری و قلبت را، و روح ات را آنطور که اذن دارد تغییر دهد. می تواند بنا به اذن اش در روح تو وچیزهای دیگر دست به تسخیر و تصرف بزند و برای شعبده باز چنین کاری ممکن نیست که اگر بود برای رسیدن به خواسته خود که پول و شهرت است به آن متوسل می شد.
این یک تصرف درونی است که با هیچ شعبده و تردستی نمی توان آن را ایجاد کرد. تصرف در نگاه، هوشیاری، حس و روح ممکن نیست مگر اینکه شخص بتواند در درونی ترین زوایای وجود تصرف کند.
تفاوت دیگر قادر الهی (کسی که به نیروی الهی قوی است) در گرایش و هدف اوست. مقتدر الهی با عمل خود حقیقت را و خدا را تعلیم می دهد و از اسرار حق می گوید و از این طریق ردی را در روح انسان باقی می گذارد که وضوح آنرا می توان در طول زمان دید. او برای خنداندن یا به تعجب انداختن دیگران کاری نمی کند. در کارهایش نشانی از بازی نیست.
موضوع دیگر تفاوت قیمتی است که یک مدعی دورغین با یک فرد الهی از مخاطبشان طلب می کنند. هر چیزی بهایی دارد و هر کسی به تناسب نیازش ممکن است بهایی را طلب کند. اما یک فرد الهی که به قدرت الهی تکیه دارد نیازی به قیمت های مادی و پایینی ندارد. از آنجا که بر نفسش فرمانده است، چیزهایی که نفس او را ارضا کند طلب نمی کند. و به قولی: قیمتی که او از تو می خواهد مادی یا به هر شکل، پایینی نیست او روح تو را وایمان تو رامی خواهد.
تفاوت روش عمل در اعمال خارق العاده راستین در مقایسه با شعبده ها
اعمال شعبده دارای محدوده ها و شرایط خاصی هستند که بدون تامین این امکانات اجرایشان ممکن نیست. شعبده باز برای اجرای نمایش خود نیازمند پشت صحنه مناسب، ابزار و تجهیزات، دستیار، رعایت فاصله مناسب، سرعت و چشم بندی و دستهای مسئله دار است.
حال آنکه شرایط مطلوب معجزه گران تنها اذن الهی بوده است که بواسطه شهود با نشانه ها آنرا دریافت می کرده اند. آنها هیچ ابزار و دستیار و پشت صحنه ای نداشته اند. تنها وسیله آنها، کلام و دعای آنان، اسم خداوند بوده است.
یک تفاوت بازی و نمایش با قدرت نمایی الهی این است که اعمال راستین را ضرورت های راستین و نیازهای روحی تعیین می کنند. همانطور که مسیح (ع) به زنی که از او شفا گرفته بود گفت: برو که ایمانت تو را شفا داد. بنابراین باید یا ایمانی یا زمینه ایمانی در مخاطب باشد تا نیروی الهی حجاب از چهره بردارد و تجلی خود را نشان دهد. پس اینطور نیست که او هر وقت دلش بخواهد یا دل کسی بخواهد دست به عمل بزند. او بر اساس نشانه هایی که دریافت می کند و بنابر اذن الهی معجزه می کند.
این معنا در کلام مسیح (ع) هم مورد اشاره قرار گرفته، وی می فرماید: «و بسا ابرصان در اسرائیل بودند، در ایام اِلیشع نبی و احدی از ایشان طاهر نگشت، جز نَعمان سریانی.»
اما به عکس کار شعبده باز نمایش است و ویژگی های نمایش را نیز داراست. یعنی اگر اسباب مادی و تجهیزات آن مهیا باشد، همواره قابل نمایش است.
کسی که مسلح به قوای الهی است، نیازی به استفاده از سرعت دستها برای فریفتن چشمها ندارد. بنابراین او آهسته عمل می کنند و احتیاجی به سرعت وتعجیل ندارند.
نشانه غیر قابل تقلید دیگر این است که فردی که بر نیروی الهی تکیه دارد و به اذن الهی کارش را انجام می دهد، می تواند نیروی خود را به کسی دیگر منتقل کند، و همان عمل از طریق کس دیگری انجام شود.
او می تواند اقتدار روح خود را به دیگری منتقل کند و قدرت خود را از طریق روح دیگری آشکارنماید و هیچ شعبده بازی قادر به انتقال و القاء قوت روح نیست.
اثرات اعمال راستین و دروغین
فلسفه وجود اعمال خارق العاده و کرامات، تا حد زیادی به تاثیر تعالی دهنده ای که بروی شاهدان مستقیم و غیر مستقیم آن دارد مربوط است. این اثرات ویژه و خاص اعمال راستین است و در اعمال دروغین از آنها خبری نیست.
عمل معجزه گر الهی ناشی از نور و روح الهی است و از این رو، آن عمل، اثرات نورالهی را در پیش و در پس دارد.
تاثیراتی که مورد اشاره است همه تعالی دهنده و مثبت و خلاق برای زندگی شخص و خصوصا زندگی باطنی و روحی شخص است.
عمل او روشنایی، هدایت، دریافتی عمیق تر، گشایش قلب و نرمی درون را باخود دارد. حرکت او، حضور الهی و محبت و نزدیکی الهی را با خود می آورد، لکن عمل شعبده باز از این علائم الهی تهیست.
این تاثیرات تا حدی می توانند مهم و تعیین کننده باشند که از آنها می توان به عنوان عطایای الهی یاد کرد. بطور مثال بسیاری از معجزات الهی این هدف را داشته اند که انسان به اقتدار الهی ایمان بیاورد، چرا که با وجود چنین ایمانی مبنای زندگی شخص به سمت حقیقت گرایی میل می کند.
عمل او برکت دارد و زایش و تبدیلی رابه دنبال خود می آورد. این برکت ممکن است عینی یا ذهنی باشد اما همیشه ادامه دارد و با گذشت قرنها نیز، برکت آن تمام نمی شود زیرا روح الهی زنده و جاودانه است و مرگ در او راه ندارد.
نمونه های گوناگونی از برکت های عینی در متون مقدس بیان شده. بطور مثال برکت دهی به ماهی و نان توسط میسح (ع) و سیر شدن بیش از چهار هزار نفر. یا برکت دهی ایلیای نبی به آرد و روغن در زمان قحطی که مدتها از آن می خوردند و کم نمی شد.
گاهی هم این برکت ها معنوی و باطنی است و آثار آن با گذشت قرن ها هم در باطن فرد باقی می ماند و تمام شدنی نیست. بعنوان یک نمونه ازاین برکت باطنی به واقعه ای که برای الیشع نبی اتفاق افتاد اشاره کرد. وقتی او توانست شاهد صعود ایلیا شود دارای برکت باطنی استادش ایلیای نبی شد و همان اقتداراتی را یافت که ایلیا از خود صادر می کرد.
نشانه های تایید کننده
اصالت و حقیقی بودن اعمال راستین از طرق گوناگونی قابل فهم است که در قسمتهای قبلی از ابعادی آن را بررسی کردیم.
یکی از ابعاد مهم این است که جهان هم به حقانیت اعمال راستین واکنش نشان می دهد و به نوعی نظر خود را اعلام می کند. این اعلام نظر از طریق نشانه هایی است که بدون دخالت هیچ انسانی و از طریق تاییدات بیرونی و درونی رخ می دهد.
از این دیدگاه عمل شعبده باز مرده و مصنوعی و بدون روح است، بنابراین توسط نشانه هایی که از روح زنده جهان صادر می شوند تأیید نمی شود. آن عمل خالی از علائم تأیید کننده است اما عمل معجزه گر الهی به دلیل آنکه از همان روح زنده نشأت می گیرد، توسط نشانه هایی درونی و بیرونی در زمان قبل و حین و بعد از وقوع تأیید و حمایت می شود. طبیعت بیرونی و روحی که در درون تو است با اشاره ها و آیاتی که بروز می دهند، حقانیت عمل معجزه گر الهی را اعلام می کنند.
رویایی زنده، تغییری فکری و یا بینشی، توجه یا مشاهده ای نسبت به عنصری که پیش از این مورد توجه نبوده و... از جمله نشانه های درونی است که ممکن است قبل، حین یا بعد از وقوع اعمال راستین مشاهده کنندگان را به توجه بیشتر به آن واقعه فراخوانی کند.
از سوی دیگر نشانه کسی که با به نیروی الهی قوت یافته اینست که او با روح هستی در تماس است و مورد تایید این روح قرار دارد. بنابراین که از طرف تمام طبیعت حمایت می شود.
او حتی بدون آنکه دست به عملی بزند، طبیعت برای او دست به عمل می زند و کلامش را اثبات می کند. حتی هنگامی که خودش حضور ندارد، جهان پیرامونی حقیقت او را اثبات می کند. و زنده بودن و از نور بودن عمل معجزه گر به آن خاصیت برکت می دهد.
براساس متن الماس تراشیده و خورده شیشه
نظر دهید