تحمل انتخاب هایمان را داشته باشیم
تصور کنید که اگر جهان طوری بود که وقتی فیلمی را انتخاب می کردید نمی توانستید به انتخاب خود آن را متوقف کنید و می بایستی آن را خوشتان بیاید یا نیاید، تا انتها نگاه کنید.
قطعاً در چنین وضعیتی انسان بسیار بیش از وضعیت کنونی در انتخاب فیلم هایی که می خواست ببیند دقت می کرد. حالا تصور کنید که در چنین حالتی شما فیلمی را بر اساس ظواهرش و بدون توجه به محتوایش انتخاب می کردید. در این صورت اگر از محتوای فیلم هم بدتان می آمد مجبور بودید تا انتها آن را ببینید.
حال اگر این فیلم مدتی طولانی تر از یک فیلم معمول داشت انتخاب شما مشکل تر می شد. مثلاً اگر با هر انتخاب مجبور بودید فیلمی را که ۲۴ ساعت طول می کشید مشاهده کنید و نمی توانستید قبل از پایان آن، دیدن فیلم را متوقف کرده یا مکان را ترک کنید. آن وقت انتخاب مشکل تر می شد.
حال فرض کنید که انتخاب هایی که در زندگی انجام می دهید شما را وادار به شرکت در صحنه هایی کند که ممکن است تا آخر عمرتان ادامه یابد. در این حالت با چه قدر حساسیت و دقت آن صحنه ها را انتخاب می کردید؟
وضعیت ما در زندگی شبیه همان کسی است که با اعمالش انتخاب می کند که در ادامه عمرش در چه صحنه هایی شرکت کند. اما با این تفاوت که اکثر انسانها نمی دانند که آنها مجبورند که عواقب انتخاب خود را بپذیرند و با نتایج آن چه خوب و چه بد عمری را سپری کنند. انسان چنین دیدگاهی را درباره نتیجه اعمال و انتخاب هایش ندارد. به عبارتی وی توجه ندارد که هر عملش تا چه حد روی زندگی آینده اش مؤثر واقع می شود.
همه ما به لحاظ عقلی تأثیر اعمال خود را بر زندگی خودمان می دانیم. در تعالیم ادیان هم اشارات متعددی بر این موضوع وجود دارد که شاید یکی از مشهورترین این اشارات حدیث پیامبر اسلام (ص) باشد که می فرماید: دنیا مزرعه آخرت است. علاوه بر این تعالیم، از هر کسی در این باره سؤال شود می تواند جواب های معقولی را درباره ضرورت مسئولیت پذیر بودن نسبت به اعمال خود ارائه کند. اما اکثر ما این حقیقت را تنها در سطحی انتزاعی پذیرفته ایم. آن را باور داریم اما این باور فقط تقلیدی از حرف های دیگران است. به عبارتی در ظاهر این بیان متوقف شده ایم و به باطن آن راه پیدا نکرده ایم.
نشانه اصلی این موضع گیری عادت شده اکثر ما این است که تحمل انتخاب های خودمان را نداریم. وقتی وضعیتی پیش می آید که ناخوشایند است آن را کمتر ناشی از انتخاب خود می دانیم و کمتر خود را مسئول ایجاد آن محسوب می کنیم.
یکی از باطن گرایان معاصر در این باره چنین می نویسد: «وقتی انسان تصمیم می گیرد کاری را انجام دهد باید با تمام وجود آن را بپذیرد و انجام دهد و مسئولیت تام و تمام آنچه را که می کند بپذیرد. او اول باید بداند که چرا آن کار را انجام می دهد و آن وقت باید هر چه را که برای انجام آن لازم است بدون کوچکترین تردید و کمترین پشیمانی بپذیرد.(۱)
هر عملی ممکن است تبعات قابل پیش بینی و غیرقابل پیش بینی خاصی داشته باشد که عملکرد درست از این دیدگاه این است که مسئولیت تام و تمام آن را بپذیریم و اگر اثرات ناخوشایندی در اثر اعمال خودمان برایمان پیش آمده، نرمش و بصیرت کافی برای پذیرش اشتباهاتمان را داشته باشیم.
پذیرش مسئولیت اعمال مان به این معنی است که ما عمیقاً دریافته ایم هستی عادل است و آنچه که بر ما می گذرد همه به نوعی به اعمال و اشتباهات خودمان بازمی گردد. در این حالت ما برای اشتباهاتمان کسی را سرزنش نمی کنیم و حتی اگر ارتباط خط سیر ظاهری اعمال مان با وضعیت ناخوشایند کنونی را نمی توانیم مشخص کنیم، تقصیرات را به گردن دیگران، دنیا و یا خداوند نمی اندازیم.
از آن گذشته ما آماده ایم که اشتباهاتمان را جبران کنیم. حاضریم سختی این جبران را به جان بخریم زیرا می دانیم که ما در برابر آنچه انجام می دهیم مسئولیم. ما نه فقط در مقابل خود و زندگیمان مسئولیم بلکه در برابر کسان دیگری که از اعمال ما تأثیر می گیرند، مسئولیت داریم.
قسمتی از این مسئولیت پذیری در حس عمیق آمادگی برای جبران اشتباهاتمان و به هر قیمتی که شده متجلی می شود. هنگامی که ممکن است اشتباهی مرتکب شویم (و این در بسیاری موارد ممکن است اتفاق افتد) لازم است از خود بپرسیم که در صورت اشتباه، برای درست کردن آن چه که خرابش کرده ایم چه بهایی را حاضریم بپردازیم؟ پاسخی که به این سئوال می دهیم می تواند معیار مناسبی برای شناخت خودمان از زاویه مسئولیت پذیری باشد.
رازگرایان به این نتیجه رسیده اند که عمده مشکلات انسان از عدم استفاده درست از منابع انرژی درونی ناشی می شود. گره اصلی در این است که انسان رفتارها و بینش هایی را پیشه کرده است که وی را تضعیف می کند. یکی از این مشکلات عمیق که در بهم ریختن نظام انرژی انسان نقش مهمی دارد عدم پذیرش مسئولیت اعمال است.
انسان با فرار کردن از نتایج کارهای خود، پشیمانی از آنها و یا خودخوری درباره وضعیتش (که انعکاسی از اعمال خودش است) خود را تضعیف کرده و انرژی درونی خویش را به هدر می دهد. پذیرش مسئولیت اعمال، انسان را به نقطه ای هدایت می کند که با قاطعیت و مسئولانه با اعمال خود و نتایج حاصل از آن ها روبرو می شود. حاصل این رویکرد این است که انرژی شخص که معمولاً در اثر خودخوری ها و دل آزردگی های بی ثمر به هدر می رود ذخیره شده و به شکل نوعی استحکام درونی در شخص بروز می کند.
در آخر بیان این توضیح لازم است که مفهوم «پذیرش مسئولیت اعمال» جنبه ها و زوایه های دیگری هم دارد و در این متن تنها به بخشی هایی از این مفهوم اشاره شده است.
برگرفته از نشریه علم موفقیت شماره ۱۴
نظر دهید